در حال دیدن این عنوان: |
۱ کاربر مهمان
|
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!
|
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... | ||
|
نقل قول ضیاء الدین "الامام خامنه ای" نوشته:نقل قول • آوای کوهستـــــان • نوشته:نقل قول لبیک یا حسین نوشته:خدایتان نیامرزد که تلخ ترین زهرها از آشنایی تان بر کامم جاری گشت و بغض گلویم را پیوسته از نامردمیتان فشرد. البته تلخی این حرف ها هنوز به تلخی هایی که من از شما کشیدم نمیرسه حرفی برای گفتن ندارم راستش پ.ن: باز جای شکرش باقیه که چند ماهه عوض شدین شما آخه تو این مدت چه سختی ای شما میتونستی متحمل بشین تو سایت که اینجوری دم از سختی زدین؟؟!! بعضی سختی ها رو نمیشه به زبون آورد به خصوص وقتی دل میشکنه من عوض نشدم فقط با هر کس مثل رفتاری که خودش باهام داره، رفتار میکنم هرچند بعضیا هر جور دلشون میخاد رفتار میکنن بعدش حرف زورم میگن |
||
|
|||
۲۰ آذر ۱۳۹۴
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... | ||
نام کاربری: Sidarta
پیام:
۱,۸۳۷
عضویت از: ۲۹ اسفند ۱۳۹۳
از: Urmia
طرفدار:
- مسی - ژاوی = عشق - سپاهان . طوفان زرد - اسپانیا - مهدی شریفی . احسان حاج صفی - انریکه . گواردیولا . لوو - ویسی . فرکی . گلمحمدی گروه:
- کاربران عضو - ناظرين انجمن |
نقل قول ددیروز دو نفر با ماشین تعقیبمون میکردن (صورت ها شونم پوشونده بودن) تو راه برگشت از مدرسه ما هم شماره پلاکشو دادیم به پلیس خواستم بدونم اگه گرفته باشنشون مجازاتشون چیهیه چیزایی فهمیدم اگه دونفر دستگیر بشن و ثابت بشه که قصدشون فقط آزار و اذیت بود قاضی میتونه بین 2تا5ماه زندان و 50تا75 ضربه شلاق براشون در نظر بگیره ولی اگه قصد دیگه ای داشته باشن مثل ترور ، همکاری با گروه های تروریستی و جاسوسی محاکمه غیر علنی خواهد بود و بنابه جرمشون به زندان اوین منتقل خواهند شدفقط نتوستم حداقل و حداکثر مجازات رو پیدا کنم |
||
† † † † Assyrian . Christian † † † † |
|||
۲۰ آذر ۱۳۹۴
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... | ||
|
نقل قول †††† sidarta †††† نوشته:نقل قول ددیروز دو نفر با ماشین تعقیبمون میکردن (صورت ها شونم پوشونده بودن) تو راه برگشت از مدرسه ما هم شماره پلاکشو دادیم به پلیس خواستم بدونم اگه گرفته باشنشون مجازاتشون چیهیه چیزایی فهمیدم اگه دونفر دستگیر بشن و ثابت بشه که قصدشون فقط آزار و اذیت بود قاضی میتونه بین 2تا5ماه زندان و 50تا75 ضربه شلاق براشون در نظر بگیره ولی اگه قصد دیگه ای داشته باشن مثل ترور ، همکاری با گروه های تروریستی و جاسوسی محاکمه غیر علنی خواهد بود و بنابه جرمشون به زندان اوین منتقل خواهند شدفقط نتوستم حداقل و حداکثر مجازات رو پیدا کنم بازم ممنون:) انشاالله گرفته باشن این ... ها رو |
||
|
|||
۲۰ آذر ۱۳۹۴
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... | ||
نام کاربری: Lucho.The.Great
نام تیم: بارسلونا
پیام:
۶۱,۶۱۷
عضویت از: ۱۴ مرداد ۱۳۸۴
از: تهران
طرفدار:
- بویان کرکیچ - یوهان کرویف - پرسپولیس - اسپانیا، آرژانتین - احمد عابدزاده، کریم باقری - فرانک ریکارد - افشین امپراطور گروه:
- لیگ فانتزی - کاربران عضو - مدیران کل |
مراقب باش. این روزا ترور دانشمندا جزو طرحای اصلی صهیونیزم جهانخواره.
|
||
عمری است دخیلم به ضریحی که نداری... |
|||
۲۰ آذر ۱۳۹۴
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... | ||
|
نقل قول لبیک یا حسین نوشته:مراقب باش. این روزا ترور دانشمندا جزو طرحای اصلی صهیونیزم جهانخواره. چشم ولی این مسئول مهد ه کودکمون (مهد ه کودک اف سی بارسلونا دات ای ار )خیلی مشکوکه یحتمل به فکره تروره من ه |
||
|
|||
۲۰ آذر ۱۳۹۴
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... | ||
نام کاربری: Lucho.The.Great
نام تیم: بارسلونا
پیام:
۶۱,۶۱۷
عضویت از: ۱۴ مرداد ۱۳۸۴
از: تهران
طرفدار:
- بویان کرکیچ - یوهان کرویف - پرسپولیس - اسپانیا، آرژانتین - احمد عابدزاده، کریم باقری - فرانک ریکارد - افشین امپراطور گروه:
- لیگ فانتزی - کاربران عضو - مدیران کل |
نقل قول • آوای کوهستـــــان • نوشته:نقل قول لبیک یا حسین نوشته:مراقب باش. این روزا ترور دانشمندا جزو طرحای اصلی صهیونیزم جهانخواره. چشم ولی این مسئول مهد ه کودکمون (مهد ه کودک اف سی بارسلونا دات ای ار )خیلی مشکوکه یحتمل به فکره تروره من ه بعید نیست. |
||
عمری است دخیلم به ضریحی که نداری... |
|||
۲۰ آذر ۱۳۹۴
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... | ||
|
نقل قول لبیک یا حسین نوشته:نقل قول • آوای کوهستـــــان • نوشته:نقل قول لبیک یا حسین نوشته:مراقب باش. این روزا ترور دانشمندا جزو طرحای اصلی صهیونیزم جهانخواره. چشم ولی این مسئول مهد ه کودکمون (مهد ه کودک اف سی بارسلونا دات ای ار )خیلی مشکوکه یحتمل به فکره تروره من ه بعید نیست. ولی قبل از اینکه دست بکار بشه خودم خلاصش میکنم |
||
|
|||
۲۰ آذر ۱۳۹۴
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... | ||
|
امان از این مرمان نادان شده تو بعضی از جمع ها ی خانوادگی بخاین خرخره یکی رو بگیرن من وقتی با خانواده پدریم هستم این حسو دارم امروز بدجور دلم میخاست یکی بزنم در دهن یک نفر بس که هارت و پورت میکرد و به بسیج و افا توهین میکرد عزمم رو جمع کردم خودم دره دانشگاه علوم تحقیقات رو گل بگیرم که چنین شخصی دانشجویه دکتراشه(البته سه تا از اعضای خانواده هم تو دانشگاه علوم تحقیقاتن البته اگه بشه اسمشو گذاشت دانشگاه) |
||
|
|||
۲۰ آذر ۱۳۹۴
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... | ||
نام کاربری: aammiinn
پیام:
۸,۳۵۶
عضویت از: ۲۱ دی ۱۳۸۹
از: ı̴̴̡ ̡ ̡̡͡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫̲̲͡͡ ̲|̡̡̡ ̡ ̴̡ı
طرفدار:
- داوید ویا - ژاوی - مسی - پویول - رونالدینیو - پرسپولیس - پدیده - آرژانتین - کریم باقری - علی کریمی - سر الکس - یورگن کلوپ - یحیی گل محمدی گروه:
- کاربران عضو |
|
||
۲۰ آذر ۱۳۹۴
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... | ||
نام کاربری: MoOn.Girl
پیام:
۴,۲۸۴
عضویت از: ۳۰ مهر ۱۳۹۲
از: بابل
طرفدار:
- مسی - رونالدینیو - پرسپولیس - آرژانتین - اسپانیا - لوچو❤ - پپ گروه:
- کاربران عضو |
اختاپوس تنهایی در اقیانوس زندگی میکرد. روزی کوسه ای به او نزدیک میشه و میگه: دوست داری با هم دوست شیم؟ اختاپوس خوشحال میشه که قراره دوستی داشته باشه و میگه باشه. کوسه میگه اما یه شرط دارم. اختاپوس میگه: چی؟ کوسه میگه: که یکی از بازوهاتو بدی بخورم. اختاپوس به بازوهاش نگاه میکنه و میگه من که بازو زیاد دارم خب ایرادی نداره، یکیش مال تو. کوسه بازوی اختاپوس رو خورد و دوستی اونها شروع میشه.اونها خیلی با هم شاد بودن.با سرعت شنا میکردن و خاطره میساختن با هم.به هر دوشون خیلی خوش میگذشت و اختاپوس خیلی خوشحال بود. اما هر وقت که کوسه گرسنه میشد، از اختاپوس میخواست یک بازوی دیگه بهش بده و اختاپوس برای دوستیشون این کار رو میکرد. تا اینکه یک شب، دیگه بازویی برای اختاپوس باقی نمونده بود و کوسه بهش گفت من گرسنه ام. اختاپوس گفت اما بازویی نیست. کوسه گفت حالا همه ی خودتو میخوام. و اختاپوس خورده شد!! بعد از اینکه کوسه گرسنگیش رفع شد، یاد خاطراتش با اختاپوس افتاد و دلش تنگ شد. خیلی خیلی دلش تنگ شد، اون یه دوست واقعی بود. کوسه غمگین شد و رفت تا یک دوست دیگه پیدا کنه. . . ما هم بعضی وقتا تو رابطه هامون همین کارو میکنیم. فقط برای اینکه احساس کنیم کسی دوسمون داره. فقط برای اینکه دوست داشتنی دیده شیم. کوسه هایی وارد میشن و اروم اروم قسمت هایی از ادمِ دوست داشتنی درونمون رو سرکوب میکنیم، قطع میکنیم و نمیبینیمش که چه دردی میکشه، فقط برای اینکه همون تصویری بشیم که طرف تو رابطه از ما میخواد و این درد داره. دردناکه. اما باز هم ادامه میدیم تا جایی که دیگه هیچ احساس خوب و دوست داشتنی نسبت به درونمون نداریم. اینجاست که خسته میشیم و احتمالا کوسه میره سراغ طعمه جدیدش و ما میمونیم و این تفکر که دیگه قرار نیست رابطه ی صمیمی و درستی با دیگری داشته باشیم. این داستان پایان تلخ تر دیگه ای هم میتونه داشته باشه، اینکه طرفی که سالها آزار داده، برمیگرده و میگه: دلم برات تنگ شده!! . . به گذشتها که نگاه کنیم، کوسه هایی از خاطراتمون سرک میکشن و میگن: " سلام " برگردم؟ پ.ن: اونجاس که باید یه توف بندازی تو صورتشون و بگی برگردد همونجا که بودی.. |
||
خوبی که از حد بگذرد نادان خیال بد کند .. |
|||
۲۰ آذر ۱۳۹۴
|
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!
|
شما میتوانید مطالب را بخوانید. |
شما نمیتوانید عنوان جدید باز کنید. |
شما نمیتوانید به عنوانها پاسخ دهید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را ویرایش کنید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را حذف کنید. |
شما نمیتوانید نظرسنجی اضافه کنید. |
شما نمیتوانید در نظرسنجیها شرکت کنید. |
شما نمیتوانید فایلها را به پیام خود پیوست کنید. |
شما نمیتوانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید. |