به اولین سایت تخصصی هواداران بارسلونا در ایران خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات سایت، ثبت نام کنید و یا با نام کاربری خود وارد شوید!

شناسه کاربری:
کلمه عبور:
ورود خودکار

نحوه فعالیت در انجمن‌های سایت
دوستان عزیز توجه کنید که تا زمانی که با نام کاربری خود وارد نشده باشید، تنها می‌توانید به مشاهده مطالب انجمن‌ها بپردازید و امکان ارسال پیام را نخواهید داشت. در صورتی که تمایل دارید در مباحث انجمن‌های سایت شرکت نمایید، در سایت عضو شده و با نام کاربری خود وارد شوید.

پیشنهاد می‌کنیم که قبل از هر چیز، با مراجعه به انجمن قوانین و شرح وظایف ضمن مطالعه قوانین سایت، با نحوه اداره و گروه‌های فعال در سایت و همچنین شرح وظایف و اختیارات آنها آشنا شوید. به علاوه دوستان عزیز بهتر است قبل از آغاز فعالیت در انجمن‌ها، ابتدا خود را در تاپیک برای آشنایی (معرفی اعضاء) معرفی نمایند تا عزیزان حاضر در انجمن بیشتر با یکدیگر آشنا شوند.

همچنین در صورتی که تمایل دارید در یکی از گروه‌های کاربری جهت مشارکت در فعالیت‌های سایت عضو شوید و ما را در تهیه مطالب مورد نیاز سایت یاری نمایید، به تاپیک اعلام آمادگی برای مشارکت در فعالیت‌های سایت مراجعه نموده و علائق و توانایی های خود را مطرح نمایید.
تاپیک‌های مهم انجمن
در حال دیدن این عنوان: ۱ کاربر مهمان
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!
     
پاسخ به: موسیقی
نام کاربری: behzad2016
پیام: ۲۹۰
عضویت از: ۶ تیر ۱۳۹۴
از: iran
طرفدار:
- messi
- rivaldo
- پرسپولیس
- آلمان
- علی پروین
- گوواردیولا
- فرکی
گروه:
- كاربران بلاک شده
نقل قول
Hɪᴅᴅᴇɴ Gʟᴀɴᴄᴇ نوشته:

متفاوت بودن این آلبوم که کاملا مشخصه ولی به کار بردن واژه ضعیف خیلی بی انصافیه در حق علی و این آلبوم. مطمئنا علی خیلی برای این آلبوم زحمت کشیده و نمیشه به سادگی از کنار حرفاش گذشت. من که جنبه مثبتش رو می بینم. همین عجیب و سنگین بودنش منو وادار میکنه که بارها یه ترک رو پلی کنم. منم تغییر سبک رو خیلی دوست نداشتم ولی یه حس خیلی عجیبی نسبت به این آلبوم دارم. احساس میکنم خیلی جاهاش برام آشناست.

منظور از ضعیف بودن این آلبوم این نیست که خدایی نکرده علی سورنا چرت گفته. نه منظورم اینه که از علی سورنا انتظار نمیرفت این آلبوم رو بده. من به شخصه منتظر کارهای تکان دهنده بودم یه چیزی مثل آلبوم مرد تنها. اینکه گفتم ضعیف بوده اینه که انتظار منو برآورده نکرد وگرنه من کی باشم که بخوام از علی سورنا انتقاد کنم. همین که خیلی ها فقط با 4 یا 5 تا از آهنگ های این آلبوم حال کردن نشان دهنده اینه که این آلبوم به سلیقه ایرانی ها نمیخورد. شاید حرف خاصی داخل آهنگ ها باشه ولی من یکی اصلا علاقه ای به پیچوندن ندارم میتونست راحت بگه چی می خواست بگه.
ولی خب علی سورنا همچنان یکی از پرچمداران موسیقی رپ داخل ایران هست و میماند حتی اگه بعضی از کاراش راضی کننده نباشه.




نمایش امضا ...
مخفی کردن امضا ...
۲۷ اسفند ۱۳۹۴
پاسخ به: موسیقی
Lord of Newsfell
نام کاربری: Hidden_Glance
پیام: ۱,۸۴۷
عضویت از: ۷ خرداد ۱۳۹۴
از: قزوین
طرفدار:
- MESSI/De Jong/Ter Stegen
- XAVI/PUYOL
- PERSPOLIS
- ARGENTINA
- PEP/ENRIQUE/KLOPP
گروه:
- کاربران عضو
نقل قول
In Luis Enrique We Trust نوشته:

ما که راضی بودیم. منتهی باید یکم زیاد گوش بدی که خوشت بیاد. از امروز صبح تا حالا بالای 15 بار ریپلی شده آلبوم.

کشتی، نگار، طوفان و و مرگ به نظر از همه بهتر.

#ما_همه_بچه_آواریم


من اینا رو گلچین کردم :

بریم عقب تر - نگار - مورفین - پاک - طوفان - مرگ

اولی و آخری واقعا تکان دهنده بود واسم.. از همه بیشتر هم این دو تا رو پلی کردم.

#ما_همه_بچه_آواریم





خیلی وقته تو مجلس شما نمی رقصم
آخه منم دیگه از سَرای بُریده می ترسم...
۲۷ اسفند ۱۳۹۴
پاسخ به: موسیقی
نام کاربری: kaf.ghaf
پیام: ۴۷۹
عضویت از: ۲۸ اسفند ۱۳۹۳
گروه:
- کاربران عضو
بغض یعنی..

آپلود عکس





+کارهای مشترک یاس و آمین عالین




مرا هزار امید است
و هر هزار ، تویی ...

۱ فروردین ۱۳۹۵
پاسخ به: موسیقی
Lord of Newsfell
نام کاربری: Hidden_Glance
پیام: ۱,۸۴۷
عضویت از: ۷ خرداد ۱۳۹۴
از: قزوین
طرفدار:
- MESSI/De Jong/Ter Stegen
- XAVI/PUYOL
- PERSPOLIS
- ARGENTINA
- PEP/ENRIQUE/KLOPP
گروه:
- کاربران عضو


این پست رو صرفا برای این ارسال می کنم که عزیزانی که آلبوم "نگار" رو گوش دادن یا تمایل دارن که گوش بدن با خوندن هم زمان این پست و گوش دادن به ترک های آلبوم بیشتر با ماهیت نگار آشنا بشن و به عمق کلمات سورنا پی ببرن. قول میدم اگه آلبوم رو گوش کنید و این پست رو بخونید از قدرت قلم سورنا و شاهکاری که خلق کرده متحیر میشید. به شخصه معتقدم، رپ فارسی تو سال 94 با انتشار "اشتباه خوب - بهرام" و "نگار - سورنا" قدم مهمی به سمت تکامل برداشت. سورنا این مجموعه رو برای به چالش کشیدنِ "فکر" خلق کرده. بهرام و سورنا هر دو جریانی رو دنبال میکنن که نتیجه اون هویت بخشیدن به سبکی از موسیقی و بالاتر از اون سبکی از زندگی است. با گوش دادن این دو آلبوم بی تردید دامنه طرفداران و مخاطبان رپ هم بیشتر میشه. (دعای نویسنده متن: به امید روزی که هر خزعبلی را رپ نام ننهیم و هر ننه قمری را رپر نخوانیم). مجموعه "نگار" نگارش شده نگارنده آن یعنی علی سورناست پر از استعاره ها، نمادها، ایهام ها، تکنیک های کلام، فضاسازی ها و البته روایتی احساسی و منسجم و داستان گونه..

عنوان: تولد

سورنا مردی تنهاست که لیلایش هیپ هاپ است و به معشوق خود "آوار" عشق می ورزد اینک فرزند مرد تنها و لیلایش متولد شد .... من بچه آوارم یعنی ماهیتی و موجودیتی نشات گرفته از آوار.. حال این موجود را حاصل مجموعه قبلی سورنا بدانیم یا آوار به معنی خرابی و ویرانی خود حدیث مجمل دیگر دارد اما با موجود جدیدی روبرو هستیم که شاید مشابه آن را ندیده باشیم - یکی روح و یک حقیقت و یک ماهیت بی حد که حقش جز نفس های تو نیست(مرجع ضمیر تو سورنا و توی مخاطب میتواند باشد) ، این ماهیت با تمام دلش روبروی هرچه بند است ایستاده و اگر این ماهیت و روح را درون یک تار مو بریزیم این تار مو نمی خواهد زیر بند تِل باشد و مویی ول توی باد خواهد بود و اگر روح این ماهیت درون باد حلول کند این باد پویا و آزاد و رقصاننده ی مویی ول خواهد بود! (سنجاق شود به تعبیر زندانی و زندانبان از زبان سورنا) در این ترک عصاره ای از روایت گفته میشود و یک معرفی کوچک از ویژگی این ماهیت از زبان خودش ! همانند گریه های نوزاد تازه متولد شده ای که با گریه هایش زنده بودنش و موجودیتش را به رخ اطرافیان میکشد ! تا اینجا این ترک شامل مونولوگ های مولد بود که ناگهان پدر این تازه متولد شده به فرزندش میگوید : " اندازه خواستنم کشیدم دستاتو-قدر نرفتنام" و در آخر سورنا به فرزندش می گوید: تو ناجی پاک منی..

عنوان: بریم عقب تر


فضاسازی ترک فضایی دلهره آور و تاریک را مجسم می کند و راوی سورناست که نمی شود با قاطعیت گفت که از زبان چه کسی مشغول توصیف فضای پیرامونش است. شاید نگار و شاید سورنا و شاید سایر روایتگران این مجموعه اما آن چه مهم است، این است که روایتگر مرحله به مرحله به عقب می رود و در خلال تاریخ توصیفاتی از فضا و اجتماع ارائه می دهد. سیزده توصیف را مابین پانزده ترجیع بند دارد. کلیت فضا محیطی سیاه و تیره را نشان می دهد که دقیقا مرا برد به فضایی جنگ زده و آشوب زده و نظامی! کلمات زیادی در این ترک وجود دارند که نماد هستند. (نماد چی؟ پاسخ: فکر کنید) از کشاورز بگیر تا نونوا و بلندگو و پاسبون و صف بی خنده و پدر و مادر و بچه!! از آخر به اول توصیف های میان ترجیع بندها را بخوانید و آن شهر را تجسم کنید. کشاورزان به جای گندم، (چیزی)! دیگر می کارند و نانوا به جای نان، (چیزی)! دیگر از تنوری که آتشش در حال ضعیف شدن است، در می آورد و بلندگویی که دستور تولید می دهد و برای تامین آتش تنور و آن پدر و مادران در صفی بی خنده و غمگین که بچه ای زیر بغل دارند، شاید برای تحویل محصول معاشقه شان برای سوخت تنور(شهر پر از بوی گوشت تن بچه ـس..) و این وسط دختری ترسیده و فراری از دست مگر و پاسبان ها.. و در نهایت "یه گوشه از جاده بیرون شهر صدای گریه های یه دختر پر از ترس.." که همان دختر آخر ترک "تولد" و همان ماهیت و همان موجود است. از این روشن تر؟

عنوان: نگار

دخترکی که کز کرده و زانو غم بغل گرفته (زانوهات رفیق چونتن نگار..) و مردی که می گوید: دو تا دستی که...
نام آن دختر نگار است که از جهان می ترسد و مرد راوی کمی در مورد جهان، کمی خود دخترک و طبیعتش توضیح می دهد. جذاب است که آن مرد شاعر با صدای گیرا و غم گرفته بلوغ دخترک را این عبارت توصیف می کند: سینه هات پیرهنت رو تنگ میکنن.. و وعده علاقه هزار شاعر برای گم شدن در پیچ و تاب زلف نگار! آن مرد راوی، "شاعر" و "خالق" است و نگار پانزده ساله، "شعر"... شاعر آن زمانی که شعر نوزاد بود، او را از شهر بی کودک(شهر مجسم شده در ترک قبل) نجات داده است.. اینجا نگار لب باز می کند و می گوید: مگه من خواستم آوردی منو؟ نگار دلش می خواست داستانش مانند سیندرلا باشد. حالا که ماهیتش مشخص شده و می داند که شعرِ آن شاعر هنرمند است، آرزو داشت که عاشقانه ای شود با شاهزاده ای..!
باز مرد شاعر لب باز می کند و می گوید "تو یه لنگه کفش از خودت جا گذاشتی سیندرلا"... مرد شاعر که از قضا خالق و پدر نگار است، به او پیچیده بودنش را، یک عمر راه رفتنش را، دلیل تنفرش از پاییز را و عاشق شب بودنش را توضیح می دهد که بگوید، نگار تو از جنس باد ی! اگر نوزی، می میری! و من نمی دانم برای چی تو را خلق کردم.


عنوان: نقش

نگارِ بی تجربه و نوجوان دلش می خواست سیندرلا شود اما نشد پس مقابل خالق خود با حالت گرگرفتگی و لجبازی جبهه می گیرد و می زند و می رقصد و زندگی را با آینه هایی میخواهد که جلوی آن چشمش سرخ از گریه نباشد! نگار خطاب به خالقش میگوید باید جور دیگری من را می آفریدی و آرایش می کردی! نگار میخواهد خالق را از بند زمان رها کند و از رقصی سرخوشانه که روی دفتر آن شاعر می کند می گوید و ادامه می دهد که تو نمی دانی برای چی من را خلق کرده ای اما من ، آنگونه که میخواهم زندگی میکنم !تو نقاشی کشیدن را یادم دادی پس من روی لبم که تو خلق کردی رژ و روی چشمم مژه ،می کشم! نگار خالقش را تهدید به رفتن و ترک کردن می ند و او را در منگنه قرار میدهد با این جمله : "حالا قلمتو بردار بنویس یا من کدوم؟" نگار میخواهد جوری که دلش میخواهد باشد اگر شاعر این خواست او را محقق نکرد ،می رود تا ماهیت خود را بسازد و یا پیدا کند! نگار کم تجربه دلش سر خوشی می خواهد..

عنوان: کشتی

کشتی شاهکار سورناست! کشتی هم میتواند از زبان نگارِ فرار کرده از دست شاعر برای پیدا کردن هویت خود و هم از زبان شاعر در فراغ نگار دانست !یک روایت متشرک اما برای دو راوی(یادمان نرود که نگار طرحی از خود سورناست)

کشتی از زبان نگار:
نگار بی تجربه که شعری سرخوش است بعد از فرارش دچار تزلزل میشود و خود را گم می کند و به دنبال کشتی ناجی هویت خود میگردد، او دنبال همراه می گردد تا خالق مورد علاقه خود را پیدا کند! چرا؟(اوج نبوغ سورناست که به نگار دقیقا ویژگی های شخصیتی و فیژیولوژیکی دختران در آستانه بلوغ نسبت داده)... کشتی را افسردگی نگارِ در ابتدای بلوغ تعبیر کنید که به دنبال "مسافری" است تا او را همراهی کند تا به خانه اش برگردد ،آن جایی که دوست دارد... تا جایی که خود را تهدید به مرگ می کند که "اگر کشتی نیای وسط دریام

کشتی از زبان شاعر:
شاعرِ پخته اما در بند زمان در فراقِ نگار که قرار بود با نگارشش (نوشتنشناجی او باشد مینالند و به دنبال ناجی خود میگردد!(باز هم اوج هنرمندی سورنا که از مسئله وابستگی و امید بیش از حد والدین در سنین کهولت به فرزندان را به نمایش می گذارد) سورنای شاعر از ترس های خود میگوید از مسیرش برای به خدایش...برای رسیدن به مقصد نهایی با اثر...شاعر دنبال ناجی خود ...به دنبال عابری برای رشد و شیدایی ...دنبال چیزی شبیه "شمس تبریزی" که برای مولانا بود تا باعث "عطار" کمال و خلق اثرش شد.. چیزی شبیه عطار که شهر به شهر گشت تا "هفت شهر" عشق را سرایید..
پیچیدگی ماجرا آنقدر زیاد است که متحیرم میکند سورنا در سینه خود به دنبال ماهیت و موجودی میگردد که او را پرورش دهد و بزرگ کند تا وسیله نجات آن ماهیت پیدا کند که تا اینجای کار قالب آن را بصورت شعر درآورده و آن ماهیت هم خود بطور جداگانه دنبال هویت خود میگردد و نمیخواهد در بند سورنا و یا هر فرم و چهارچوب دیگری باشد.

عنوان : جاری

بازم یک روایت برای دو راوی! یک روایت برای نگار که ماهیتی گم شده است تا خود را پیدا کند و یک روایت برای سورنای شاعر که شهر به شهر میگردد تا گمشده خود را پیدا کند!
جاری از زبان نگار: شعر سورنا رها شده و همانند رود روانی جاری میشود تا خود را پیدا کند ! نگار روی سخنش ممکن است با سورنا یا هر انسان دوپای دیگری یا حتی هر نوع شعرِ دیگری باشد که فرم و قالب گرفته است ..نگارِ خام و کم سن و سال که شعری رها و آزاد است از ظرفیت های خود میگوید که هنوز رنگ و فرمی نگرفته و این خاصیت خود را به رخ انسان دوپا یا شعر نظام مند (شعر سنتی که کلی قوانین وزن و عروض و ردیف و قافیه دارد) می کشد و میگوید میتوانم هر چیزی باشم ..برای کلی جهت راه دارم و میتوانم آب پشت سد باشم یا در باد بدون کمیت رها باشم یا کوه باشم با لب پرتگاهی برای پَرت شدن یا پِرت شدن!!
جاری از زبان سورنا: شاعر با تمام محدودیت هایش و زنجیر ها و وابستگی هایش فکری باز و رها دارد ! شاعر برای کسی حرف میزند و آن فرد میتواند هر فردی باشد! شاعرهای مزدور! رپرهای ضعیف اما پر مدعا ! یا حتی میتواند مخاطب خودِ شعر باشد که در بند شاعر است و محدود! (این تراک جواب انهاست که میگویند چرا سورنا فرم رپ کردنش تغییر کرده..)

عنوان: مورفین

و باز هم یک روایت برای دو روایت کننده! یکی از زبان انسانِ در بند سکون و آرام شده توسط آرامشی مجازی و غیر حقیقی و یکی از زبان شعر بعد از ابتذال و رام شدن شعرهای داری مفاهیم دروغین و شاعران آن ها

مرفین از زبان انسان شاعر: شاعر از وضعیت نابسامان زندگی انسان ها می گوید و توصیف هایی از وضعیت انسان ارائه می دهد که با ویروس جهل و سکون آلوده شده اند و با قلبی مالامال از دروغ برای آرمان دروغیشان که جهان است، با خواب و فراموشیِ ساختگی زندگی می کنند و باد را برای وزیدن وعوض کردن وضعیت و بیدار کردن جهان و تمام عناصر آن صدا می زند.

مرفین از زبان شعر(نگار): نگار که دچار سوال هایی شده بود کم کم نشانه های فهم در او دیده می شود و می داند برای پیدا کردن هویت باید به دنبال خالق خود یعنی شاعر بگردد! شعر باد را برای پیدا کردن جایی بهتر برای سروده شدن صدا می زند چون می تواند با باد سفر کند و باد باشد!

عنوان: آتش

آتش هم یک روایت برای دو روایت کننده است! از زبان سورنا و یا از زبان خود آتش..

آتش از زبان سورنا: سورنا خود را توصیف می کند که ماهیتی یاغی و روشن کننده دارد و در ایج از از جنون دیگری صحبت می کند و از علت قطع رابطه اش با خط می گوید. (اشاره به خط هایی که در آلبوم قبلی می گفت که مفاهیم مختلفی را تداعی می کرد: سه تا خط رو پیشونی..) سورنا عوض شده و این که می تواند چه کارهایی بکند را تشریح می کند.. این را باید درک کنید که سورنا کامل تر شده

آتش از زبان آتش: آتش ماهیتی سوزان و بی رحم دارد اما زندگی بخش است. نگار که در باد حلول کرده بود، با آتش می پیوندد. تصور کنید آتش خاموش را چگونه چطور شعله ور می کنند؟ با باد!!!! باد که به آتش در حال مرگ بوزد، از نو جانی دوباره به او می بخشد.. حال آتش شعله ور شده با باد شروع به رجز خوانی می کند و خاکستر را از تن آتش می تکاند. فکر کنید تا متوجه شوید سورنا چه شاهکاری خلق کرده..

عنوان: ترک

نگار که سورنا او را از جنس باد معرفی می کند بعد از گذر از آتش در سفر خود دچار اسارت شده و در کالبد یک تار مو روی سر حبس شده با قیچی صحبت می کند و تن به او می دهد.. مو اسیر زندان سر است و تعبیر سورنا از زندانی تعبیری در اوج زیبایی است که از شنیدنش سیر نمی شوم. نگار که حالا کالبدی از جنس "مو" دارد، برای آزادی عاشقانه ای با قیچی دارد که با طبیعتش مخالف اوست اما برای آزادی و آزاد شدن از بند وابستگیِ تِل که ممکن است سرنوشتی هم چون ریختن و .. داشته باشد، با قیچی قرار ملاقات عاشقانه می گذارد. با شنیدن این عاشقانه تلخ باز اشکم در می آید. به نمادها فکر کنید.. ما دچار اسارت نیستیم؟
"ترک" عاشقانه ای آرام از زبان زلف های نگارِ پانزده ساله است که دوست ندارد دلبرکی برای دربند بودن باشد ! نگاری که حرف برای گفتن دارد برای دربند عاشقه ها نبودن باید از بند عشوه گری ها رها شود ، نمی خواهد معشوقه ای داشته باشد که عاشقانه هایش را در پیچ و تاب موهایش بریزد! فقط دختران ایرانم می دانند کوتاه کردن مو های بلند چه معنی ای دارد ، فقط پسران عاشق ایرانم می دانند کوتاه کردن زلف های معشوقه شان تا چه حد می تواند بی رحمانه باشد ! نگارِ زیبا زلف های در بندِ ریشه ی خود را به دست آزادی دست های آهنی قیچی می دهد.

عنوان: پاک

به "پاک" میرسیم، این جای روایت بوی جنگ میدهد و نگار سوار بر اسبش برای رزم رجز میخواند ! و خود را استواری بر اسب توصیف میکند که تاریخ را بی حیاتر از خود میداند، نگارِ پانزده ساله آبستن بچه ی پاکیست بنام "ررررپ" که نباید قضاوتش کرد، نگارِ وحشی خوی جنگ جویی خود را قبلتر از این ها لو داده بود اما نه به شدتِ "پاک" ! او به تمامِ اجتماع و مسبب آلودگی آن میتازد ! به بی بنیه های بی صرف بی اندیشه میتازد که از جهل حامله شدن... سیاسی ترین و اجتماعی ترینِ نگار مو به تن آدم سیخ میکند ... نگار به دنبال تغییر است با رپ رپ رپ و مخالف اسارت و زنجیر با رپ رپ رپ ...
تصویر کاور کم کم کامل میشود صورت نگار، اب، آتش، باد و موهای نگار...
..او دعوت میکند در بند اسارت نباشیم و مخالف آن است مانند ماهیت آزاد خودش

عنوان: توربین

نگار با تجربه و یاغی که شهرهای زیادی را گشته با باد و سوار بر باد می چرخد و این بار هم شاهد مناظره نگار که در کالبد باد است با توربین هستیم. نگار باید از توربین رد شود که به چه کسی برسد؟ باید فهمیده باشید که نگار بعد از سفرهای خود و در خان آخر با گذر از "توربین" به خالق خود می رسد. چون را از ابتدا دنبال هویت خود بوده است..
نماد گرایی به شدت در مجموعه نگار جریان دارد و نماد ها لب باز می کنند. خوب متوجه شدید صدای نگار، باد را به حرکت در آورده و در آهنگ توربین شاهد مناظره باد و توربینی تنها هستیم ..باد مسافری که در اثر آگاهی نگار شروع به وزیدن گرفته میخواهد توربین بی مصرف را به حرکت درآورد؛ همچنین باد حامل خبرهایی است برای گوش های بی خبر. ماهیت باد مسافر و گذراست و او باید از توربین برای رساندن خبر مهمی رد شود. توربین در جواب نگار به او با تمسخر میگوید: "باد کار تو تولیدِ برقه ، تا من اینجام خبر یه حرفه "
توربین باد را در خود زندانی می کند. باد لب باز می کند و می گوید: احمق تولید روشنایی وهمه.. احمق سرت رو بیرون بیار از وهمت.." و ادامه می دهد که من خودِ برقم. گویا روشن کردن جزء کوچکی از رسالت باد است و از توربین می خواهد که او را آزاد کند.

عنوان: طوفان

نگار پس از سفر طولانی اش از پس هزاران سال و ماجراهای مختلف به شاعر می رسد و ترک "طوفان"، دیالوگ ها و درد و دل های دردناک نگار است با سورنا شاعر. نگار از مسیر خودش و از اتفاقاتی که برایش رخ داده می گود و در میان ترک، سورنای شاعر لب باز می کند و می گوید:"خطای روی تنم پاک نمیشن و ... شاعرم کرد، شعر شد هر کلمه که روی تنم نشست.."
باز نگار گله می کند که «از آب گذشتم بوی ماهی مرده میدم" تا آن جا که پس از توصیف سفر دور و درازش به سورنا می گوید:"این منم نگارِ تو، زخمیِ مداد تو... دنبال رهایی ام تو نرفته های توو.." "طوفان"، روایت وصال شاعر و شعر است.

عنوان: مرگ

دلم نمی آید در مورد "مرگ" نگار چیزی بنویسم اما طبیعی است که سورنا هنرمندی هوشمند است و خوب می داند باید در اوج روایت نگار را تمام کند و باقی ماجرا به عاقل بودن مخاطب بسپارد . "تولد" نگار دخترک داستان ما که زاییده آوار و دختری از جنس تمام عناصر هستی بود که از خاک ریشه گرفت و از آب تغذیه کرد و با باد اوج گرفت !
نگار در داستان خود دستخوش حوادث مختلف شد. او گفت: بیا کمی از "بریم عقب تر" شروع کنیم. "نگار" از خان سورنا رد شد و بزمی از جنس "نقش" را با زیباترین رقص و سماع برگزار کرد و به خانِ "کشتی" رسید و به سلامت "جاری" شد تا به شهر "مورفین" برسد. دخترک داستان ما، سیاوش وار از "آتش" رد شد تا هر چه وابستگی و اعتیاد و عادت را "ترک" کند و "پاک" بودن خود را اثبات کند و پاکی خود را به خود و جامعه هدیه بدهد. دختر سورنا فرزند مادرش آوار، پهلوانی را از پدر و مادر خود به ارث برده پس نباید در بند "توربین" می ماند و برای به پایان رساندن رسالت خود "طوفان" به پا کرد..

نگار را باید در کنار کتاب های صادق هدایت، در اشعار فروغ و شاملو و حسین پناهی، حضرت حافظ، در شاهنامه و چندین جلد کتابی گذاشت که جزئی از آن هاست.. برای شناختن نگار باید خواند.. باید گوش داد.. نگار نمی میرد تا وقتی که باد هست.. هر بادی که می وزد، نگاری زیبا دارد.
مخاطب روی سخنم با توست! دلم نمی خواست حظ ناشی از نگار را با کلماتی ناقص مجروح کنم و تا حدی که می توانستم اجمالی گذر کردم تا باقی را خود لمس کنی! من هم بهترین هدیه روز تولدم را گرفتم. نگار عیدی خوبی برای تو نیز هست. بیا دو تایی به گوشه پناه ببریم و نگار را بشناسیم.

#امیرمهدی زمانی _ فروردین 95





خیلی وقته تو مجلس شما نمی رقصم
آخه منم دیگه از سَرای بُریده می ترسم...
۳ فروردین ۱۳۹۵
پاسخ به: موسیقی
Lord of Newsfell
نام کاربری: Hidden_Glance
پیام: ۱,۸۴۷
عضویت از: ۷ خرداد ۱۳۹۴
از: قزوین
طرفدار:
- MESSI/De Jong/Ter Stegen
- XAVI/PUYOL
- PERSPOLIS
- ARGENTINA
- PEP/ENRIQUE/KLOPP
گروه:
- کاربران عضو
فکر نمی کردم نظرم به این زودی تغییر کنه. گفته بودم آوار رو انتخاب می کنم اما نگار خیلی زود همه چیز رو تغییر داد. سوار شدن روی موج فکری این مجموعه خیلی لذت بخشه. احساس خیلی خوبی دارم. خیلی خوشحالم که بارها می تونم این مجموعه رو گوش بدم و لذت ببرم. بدون شک سورنا با این آلبوم بیشتر از قبل توی رپ فارس جاودانه شد و تعریف جدیدی از موسیقی زیرزمینی ارائه کرد که میتونه که با وجود هنرمندای واقعی مثل سورنا و بهرام بیشتر عروج کنه و بالا بره.

#شعر_را_به_ستوه_آورد..




خیلی وقته تو مجلس شما نمی رقصم
آخه منم دیگه از سَرای بُریده می ترسم...
۳ فروردین ۱۳۹۵
پاسخ به: موسیقی
نام کاربری: behzad2016
پیام: ۲۹۰
عضویت از: ۶ تیر ۱۳۹۴
از: iran
طرفدار:
- messi
- rivaldo
- پرسپولیس
- آلمان
- علی پروین
- گوواردیولا
- فرکی
گروه:
- كاربران بلاک شده
نقل قول
Hɪᴅᴅᴇɴ Gʟᴀɴᴄᴇ نوشته:

فکر نمی کردم نظرم به این زودی تغییر کنه. گفته بودم آوار رو انتخاب می کنم اما نگار خیلی زود همه چیز رو تغییر داد. سوار شدن روی موج فکری این مجموعه خیلی لذت بخشه. احساس خیلی خوبی دارم. خیلی خوشحالم که بارها می تونم این مجموعه رو گوش بدم و لذت ببرم. بدون شک سورنا با این آلبوم بیشتر از قبل توی رپ فارس جاودانه شد و تعریف جدیدی از موسیقی زیرزمینی ارائه کرد که میتونه که با وجود هنرمندای واقعی مثل سورنا و بهرام بیشتر عروج کنه و بالا بره.

#شعر_را_به_ستوه_آورد..


متن عالی بود از تفسیر آلبوم. من همینجا باید بگم که اشتباه میکردم چون بعضی آهنگ ها واقعا هنرمندانه است و بازی با کلمات سورنا تو این آلبوم خیلی پیشرفت کرده و جدیدا از چند تا آهنگ دیگه خوشم اومده. نمیدونم این حس تا چه زمانی ادامه داره ولی مهم اینه که من نظرم رو پس میگیرم و میگم که آلبوم خوبی بود.
در مورد قضاوت 3 آلبوم سورنا باید این نکته رو بگم که اگه کیفیت صدا و آهنگ ها به اندازه الان بود شاید برای خیلی ها آلبوم مرد تنها بهترین آلبوم میشد. من خودم خیلی خوشم اومد از حس آلبوم مرد تنها.
یک سوال که هنوز واسم مونده اینه که خود خالق تو این آلبوم میخواست به چی برسه؟ راحت میشه با مخلوق به نتیجه رسید ولی هدف علی به عنوان خالق چی بود؟ اینو من هنوز دقیق نفهمیدم؟





نمایش امضا ...
مخفی کردن امضا ...
۸ فروردین ۱۳۹۵
پاسخ به: موسیقی
نام کاربری: Kiavash13
نام تیم: آرسنال
پیام: ۹,۹۶۵
عضویت از: ۹ آذر ۱۳۸۸
از: Kermanshah
طرفدار:
- Andres Iniesta
- Rivaldo
- Esteghlal
- Netherlands
- Mojtaba jabbari
- Frank De Boer
- Majid Namjoomotlagh
گروه:
- کاربران عضو
- لیگ فانتزی
افتخارات
از لحاظ تک ترانه بهترین آهنگ های سورنا تو آوارن. دو شب، با من قدم بزن و آوار.
ولی از لحاظ آلبوم، نگار با اختلاف عالیه و تنها آلترناتیو اشتباه خوبه.
ترک های تَرک و مرگ و نگار و کشتی و توربین خیلی خوب بودن.
بهترینشون ترک و کشتی بود.
ولی استفاده از عناصر چهارگانه (آب و باد و خاک و آتش ) به شدت خوب تو آلبوم استفاده شده. و در آخر نفهمیدیم قصه نگار این مخلوق جذاب، قصه خاکه یا قصه باد. البته سورنا در آخر نتیجه میگیره که از خاک بلند شده و شروع به وزیدن کرده. اما من همچنان معتقدم قصه نگار قصه خاکه.

و در آخر من که تو کل موسیقی پاپ شعر عاشقانه تر از این پیدا نکردم. هرچند ه منظور سورنا عاشقانه نبود.

اما واسه من یه راهِ دیگه هست ، شاید سقوط شاید ریزش ــَم

این سقوط آغازِ آزادیه ، باید بتونم بیخیال این ریشه شم

یا که تویِ دستِ باد مسموم نیفتم ، آخ که رهایی حقیقتی نیست

من و تو طبیعتمون مخالفِ همه ، قرارمون اونجا که طبیعتی نیست

آزادی بی تضمینی ، توو این سلولایِ تو در تو، یه بیماری






The King in the north

نمایش امضا ...
مخفی کردن امضا ...
۸ فروردین ۱۳۹۵
پاسخ به: موسیقی
نام کاربری: behzad2016
پیام: ۲۹۰
عضویت از: ۶ تیر ۱۳۹۴
از: iran
طرفدار:
- messi
- rivaldo
- پرسپولیس
- آلمان
- علی پروین
- گوواردیولا
- فرکی
گروه:
- كاربران بلاک شده
نظر من در مورد اون قسمت اینه که در این آهنگ علی سورنا با خودش هم داره صحبت میکنه. علاوه بر اینکه بیشتر حرفش با مخلوقش نگاره. ولی من یه برداشتی داشتم که این که میگه قصه تو قصه باد هست شاید به خودش میگه که باعث حرکت دادن و جلوگیری از سکونه. همانطور که میدونید قدرت مندترین عنصر عنصر باد هست.
البته این رو میدونم که دقیقا آهنگ بعد نگار میگه که خالق بهش لفظ باد رو داده و فکر کنم چیزی رو که از خالق به ارث گرفته همون باد بودنه.
نظرتون؟




نمایش امضا ...
مخفی کردن امضا ...
۸ فروردین ۱۳۹۵
پاسخ به: موسیقی
نام کاربری: Kiavash13
نام تیم: آرسنال
پیام: ۹,۹۶۵
عضویت از: ۹ آذر ۱۳۸۸
از: Kermanshah
طرفدار:
- Andres Iniesta
- Rivaldo
- Esteghlal
- Netherlands
- Mojtaba jabbari
- Frank De Boer
- Majid Namjoomotlagh
گروه:
- کاربران عضو
- لیگ فانتزی
افتخارات
نقل قول
رزا نوشته:

نظر من در مورد اون قسمت اینه که در این آهنگ علی سورنا با خودش هم داره صحبت میکنه. علاوه بر اینکه بیشتر حرفش با مخلوقش نگاره. ولی من یه برداشتی داشتم که این که میگه قصه تو قصه باد هست شاید به خودش میگه که باعث حرکت دادن و جلوگیری از سکونه. همانطور که میدونید قدرت مندترین عنصر عنصر باد هست.
البته این رو میدونم که دقیقا آهنگ بعد نگار میگه که خالق بهش لفظ باد رو داده و فکر کنم چیزی رو که از خالق به ارث گرفته همون باد بودنه.
نظرتون؟


این خیلی تفسیر ابتدایی هستش. حالا ایشالاعمری باقی بود چیزی که خودم فهمیدم از نگار رو میگم.

البته با حفظ احترام. به نظر من تنها راه فهمیدن نگار اینه که 1-آوار رو کاملا فهمیده باشی 2- حتما ترک ها رو به ترتیب گوش بدی.






The King in the north

نمایش امضا ...
مخفی کردن امضا ...
۸ فروردین ۱۳۹۵
پاسخ به: موسیقی
نام کاربری: behzad2016
پیام: ۲۹۰
عضویت از: ۶ تیر ۱۳۹۴
از: iran
طرفدار:
- messi
- rivaldo
- پرسپولیس
- آلمان
- علی پروین
- گوواردیولا
- فرکی
گروه:
- كاربران بلاک شده
نقل قول
In Luis Enrique We Trust نوشته:

نقل قول
رزا نوشته:

نظر من در مورد اون قسمت اینه که در این آهنگ علی سورنا با خودش هم داره صحبت میکنه. علاوه بر اینکه بیشتر حرفش با مخلوقش نگاره. ولی من یه برداشتی داشتم که این که میگه قصه تو قصه باد هست شاید به خودش میگه که باعث حرکت دادن و جلوگیری از سکونه. همانطور که میدونید قدرت مندترین عنصر عنصر باد هست.
البته این رو میدونم که دقیقا آهنگ بعد نگار میگه که خالق بهش لفظ باد رو داده و فکر کنم چیزی رو که از خالق به ارث گرفته همون باد بودنه.
نظرتون؟


این خیلی تفسیر ابتدایی هستش. حالا ایشالاعمری باقی بود چیزی که خودم فهمیدم از نگار رو میگم.

البته با حفظ احترام. به نظر من تنها راه فهمیدن نگار اینه که 1-آوار رو کاملا فهمیده باشی 2- حتما ترک ها رو به ترتیب گوش بدی.


ایشالا. منم واقعا زیاد گوش نکردم شاید به 5 بار هم نرسیده باشه به خاطر حس بدی بود که اول داشتم. ولی خب بعضی آهنگ ها واقعا نمیتونم زیاد گوش بدم یه خورده اذیت میکنه. نمیدونم شما هم همچین حسی دارید یا نه ولی من نمیتونم آهنگ های جاری و مورفین و آتش رو چند بار گوش بدم ولی چند تا آهنگ ها رو واقعا لذت می برم چه از لحاظ آهنگ سازی و چه از لحاظ مفهوم.





نمایش امضا ...
مخفی کردن امضا ...
۸ فروردین ۱۳۹۵
     
برو به صفحه
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!

اختیارات
شما می‌توانید مطالب را بخوانید.
شما نمی‌توانید عنوان جدید باز کنید.
شما نمی‌توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید.
شما نمی‌توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید.
شما نمی‌توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید.
شما نمی‌توانید نظرسنجی اضافه کنید.
شما نمی‌توانید در نظرسنجی‌ها شرکت کنید.
شما نمی‌توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید.
شما نمی‌توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید.

فعالترین کاربران ماه انجمن
فعالیترین کاربران سایت
اعضای جدید سایت
جدیدترین اعضای فعال
تعداد کل اعضای سایت
اعضای فعال
۱۷,۹۳۴
اعضای غیر فعال
۱۴,۳۶۳
تعداد کل اعضاء
۳۲,۲۹۷
پیام‌های جدید
بحث آزاد در مورد بارسا
انجمن عاشقان آب‍ی و اناری
۵۸,۲۰۰ پاسخ
۸,۳۹۹,۵۴۰ بازدید
۱ روز قبل
Salehm
علمی/تلفن هوشمند/تبلت/فناوری
انجمن علمی و کاربردی
۲,۴۱۹ پاسخ
۴۳۷,۴۰۵ بازدید
۶ روز قبل
javibarca
بحث در مورد تاپیک های بخش سرگرمی
انجمن سرگرمی
۴,۶۶۴ پاسخ
۵۴۷,۸۶۴ بازدید
۱۰ روز قبل
یا لثارات الحسن
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
انجمن مباحث آزاد
۷۶,۴۹۱ پاسخ
۱۱,۶۶۱,۷۸۸ بازدید
۱۰ روز قبل
یا لثارات الحسن
مباحث علمی و پزشکی
انجمن علمی و کاربردی
۱,۵۴۷ پاسخ
۷۴۸,۱۰۴ بازدید
۱ ماه قبل
رویا
مســابــقـه جــــذاب ۲۰ ســــوالـــــــــــــــــــی
انجمن سرگرمی
۲۳,۶۵۸ پاسخ
۲,۲۰۷,۲۸۰ بازدید
۱ ماه قبل
رویا
برای آشنایی خودتون رو معرفی کنید!
انجمن مباحث آزاد
۷,۶۴۲ پاسخ
۱,۲۴۱,۵۰۱ بازدید
۶ ماه قبل
مهسا
اسطوره های بارسا
انجمن بازیکنان
۳۴۳ پاسخ
۸۶,۲۶۶ بازدید
۶ ماه قبل
jalebamooz
جام جهانی ۲۰۲۲
انجمن فوتبال ملی
۲۲ پاسخ
۲,۰۰۳ بازدید
۱۰ ماه قبل
phaidyme
تغییرات سایت
انجمن اتاق گفتگوی اعضاء و ناظران
۱,۵۵۷ پاسخ
۲۷۷,۶۵۰ بازدید
۱۱ ماه قبل
یا لثارات الحسن
حاضرین در سایت
۲۰۳ کاربر آنلاین است. (۱۱۳ کاربر در حال مشاهده تالار گفتمان)

عضو: ۰
مهمان: ۲۰۳

ادامه...
هرگونه کپی برداری از مطالب این سایت، تنها با ذکر نام «اف سی بارسلونا دات آی آر» مجاز است!