در حال دیدن این عنوان: |
۱ کاربر مهمان
|
این عنوان قفل شده است!
|
![]() ![]() ![]() |
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
|
سوره نحل آيه 69 آيه ثُمَّ كُلِى مِن كُلِّ الَّثمَرَتِ فَاسْلُكِى سُبُلَ رَبِّكِ ذُلُلاً يَخْرُجُ مِن بُطُونِهَا شَرَابٌ مُّخْتَلِفٌ أَلْوَنُهُ فِيهِ شِفَآءٌ لِّلنَّاسِ إِنَّ فِى ذَلِكَ لَأَيَةً لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ ترجمه سپس از همه میوهها بخور، پس راههاى پروردگارت را خالصانه طى كن. از شكمهاى آنها نوشیدنى رنگارنگ بیرون مىآید كه در آن شفاى مردم است، البته در این (زندگى زنبور) براى كسانى كه فكر مىكنند قطعاً عبرتى است. نکته ها در این آیه و آیه 66، خداوند به دو نوع مایه حیاتى و نوشیدنى كه از درون حیوانات است اشاره كرده؛ یكى شیر و دیگرى عسل. در آیه 67 خواندیم كه انسان از میوهها، وسیله مستكننده مىسازد «تتخذون منه سكراً» ولى حیوان از ثمرات، عسل شفابخش مىسازد!!! در نظام هدفدار و حكیمانه الهى، غفلت و بیكارى منفور است. لذا معمولا هر كجا در قرآن مسئله خوردن آمده، در كنار آن مسئولیّتى بیان شده است، از جمله: «كلوا... و اعملوا صالحا»(25) بخورید... و كار شایسته انجام دهید. «كلوا منها و اطعموا»(26) بخورید و به دیگران اطعام كنید. «كلوا... و اشكرواللَّه»(27) بخورید... و خدا را سپاس گذارید. «كلوا... ولا تسرفوا»(28) بخورید... واسراف نكنید. در این آیه نیز خداوند به زنبور عسل دستور خوردن مىدهد، لیكن خوردنى همراه با هدف و مسئولیّت. اولیاى خدا چون «نحل» هستند كه از پستىها دورى كرده وبلندىها را انتخاب مىكنند، از معارف الهى استفاده كرده و راه پروردگارشان را خاضعانه مىپیمایند این افراد از حلقومشان حكمت و حلاوتهاى معنوى خارج مىشود.25) مؤمنون، 51. 26) حج، 28. 27) بقره، 172. 28) انعام، 141. پيام ها 1- رفتار حیوانات، طبق فرمان الهى است، كه بهصورت غریزه در آنها مىباشد.«ثم كُلى» 2- عسل، عصاره انواع میوههاست. «كُلى من كل الثمرات» 3- نه تنها انتخاب مسكن وغذاى حیوانات با هدایت الهى است، بلكه همه كارهاى آنها راهى است كه خداوند پیش رویشان گذاشته است. «سُبل ربك» 4- حركت حیوانات در مسیرى كه خداوند برایشان انتخاب نموده است، حركت متواضعانه است. «سُبل ربِك ذُللاً» 5- اعجاز خلقت: یك كارخانه عسلسازى در شكم حیوانى كوچك! «یخرج من بطونها» 6- عسل طبیعى به رنگهاى مختلفى است. «مختلفاً الوانه» (رنگهاى سفید، زرد، قرمز، كه شاید این اختلاف رنگها بر اساس اختلاف رنگ گلها باشد.) 7- در گیاهان و گلها، خواص درمانى است كه از طریق عسل، شفاى دردهاى ما مىشود. «فیه شفاء للناس» (ناگفته پیداست كه عسل، شفاى همه دردها نیست، لذا بصورت نكره «شفاءٌ» آمده است) 8- خانهسازى، مومسازى و عسلسازى، در كنار زهرسازى، توسط حیوان كوچكى مثل زنبور، از نشانههاى قدرت الهى است. «لآیة» 9- تمام درسها و عبرتها، براى كسانى است كه اهل فكر و اندیشه باشند «لقوم یتفكرون» وگرنه افرادى هستند كه در تمام عمر از عسل استفاده مىكنند ولى حاضر به چند دقیقه فكر دربارهى آن نیستند. _______________________________________________________________ سوره نحل آيه 70 آيه وَاللَّهُ خَلَقَكُمْ ثُمَّ يَتَوَفَّكُمْ وَمِنكُم مَّن يُرَدُّ إِلَى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَىْ لَا يَعْلَمَ بَعْدَ عِلْمٍ شَيْئاً إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ قَدِيرٌ ترجمه وخداوند شما را آفرید سپس (جان) شما را مىگیرد وبعضى از شما به پستترین دوران عمر (پیرى) بازگردانده مىشود، تا آنجا كه بعد از دانستن (بسیارى از مطالب، بخاطر پیرى همه را فراموش مىكند و دیگر) چیزى نمىداند. البته خداوند آگاه و توانمند است. نکته ها «ارذل» از «رذل» به معناى پست و بىارزش است. پستترین دوران عمر، همان دورانى است كه ضعف و فراموشى به حدّ اعلى مىرسد.(29) فراموشى دوران كهولت، مربوط به افراد عادّى است، وگرنه اولیاى خدا نظیر حضرت نوح و حضرت مهدىعلیهما السلام كه براى مسئولیّتى عمر طولانى دارند، هرگز گرفتار غفلت و سستى و فراموشى نمىشوند.29) در آیه پنجم سوره حج نیز راجع به دوران كهولت، مشابه این آیه تكرار شده است. پيام ها 1- مرگ و حیات به دست اوست. «خلقكم ثمّ یتوفّاكم» 2- عمر مفید و باارزش، دوران آگاهى انسان است. عمرى كه در آن فراموشى و غفلت است، بى ارزش است. «ارذل العمر لكى لا یعلم» 3- عمر طولانى براى همه نیست. «و منكم من یرّد» 4- تغییر و تحولات كه در انسان پدید مىآید، از قدرت و ضعف، علم و جهل، آگاهى و نسیان، همه بر اساس تدبیر و علم خداوند است. «ان اللَّه علیم قدیر» |
||
من منتظرم زیرا،گفتند:"تو می آیی" تا عابر چشمانت، ره گم نکند در شب بر کوچه بتابان نور، ای ماه تماشایی |
|||
۱۸ تیر ۱۳۹۲
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
|
سوره 16. نحل آيه 71 آيه وَاللَّهُ فَضَّلَ بَعْضَكُمْ عَلَى بَعْضٍ فِى الرِّزْقِ فَمَا الَّذِينَ فُضِّلُواْ بِرَآدِّى رِزْقِهِمْ عَلَى مَا مَلَكَتْ أَيْمَنُهُمْ فَهُمْ فِيهِ سَوَآءٌ أَفَبِنِعْمَةِ اللَّهِ يَجْحَدُونَ ترجمه و خداوند بعضى از شما را بر بعضى دیگر در روزى برترى داده است، پس كسانى كه برترى داده شدهاند، رزق خود را بر زیردستان خود ردّ نمىكنند تا آنكه همه با هم برابر شوند. پس آیا نعمت خدا را انكار مىكنند؟ نکته ها بعضى از رفتارها در موارد مختلف آثار گوناگونى دارد؛ مثلاً ترحّم نسبت به دیگران كارى پسندیده است، ولى گاهى به قول شاعر: ترحّم بر پلنگ تیز دندان، ستمكارى بود بر گوسفندان. و یا آموزش كار پسندیدهاى است، لیكن آموزش دادن به بعضى مثل دادنِ تیغ به دست زنگى مست است. لیكن رفتار عادلانه همه جا ونسبت به همه یك ارزش است ورعایت عدالت هیچگاه ناپسند نمىشود. لیكن معناى عدالت، آن نیست كه خداوند همه مردم را در یك درجه از استعداد و شرایط قرار دهد، زیرا اگر همه مردم در برخوردارى از نعمتها مساوى باشند، استخدام و تعاون و همكارى كه براى زندگى اجتماعى یك ضرورت است از بین مىرود. قرآن در آیه 32 سوره زخرف مىفرماید: «و رفعنا بعضهم فوق بعض درجات لیتّخذ بعضهم بعضاً سخریّاً» یعنى ما بعضى انسانها را بر بعضى دیگر برترى دادیم تا بدین وسیله، استخدام پیش آید. («سُخریاً» به معناى تسخیر و استخدام و «سِخریاً» به معناى استهزا است) تفاوت مردم در رزق، یكى از برنامههاى حكیمانه الهى است، زیرا اگر همه مردم یكسان و یكنواخت بهره مىبردند، كمالات معنوى آنان ظاهر نمىشد. مثلاً سخاوت، صبر، ایثار، حمایت، شفقت، تواضع و امثال آن، زمانى معنى پیدا مىكند كه تفاوتهایى در میان انسانها باشد. ممكن است معناى آیه این باشد كه خداوند از بخل مردم انتقاد مىكند كه چرا افراد كامیاب، زیردستان خود را در امكانات خود شریك نمىسازند و ممكن است معناى آیه چنین باشد كه امكان انتقال بعضى نعمتها به دیگران نیست، مثلاً چگونه مىتوان زیبایى چهره یا صوت یا عقل یا نبوغ یا محبوبیّت یا نفوذ كلام را به دیگران منتقل كرد. این تفاوتها رمز تكامل و یكى از نعمتهاى الهى است. چرا آن را انكار مىكنید؟ گاهى كامیابىها در اثر ظلم، حقكشى واستثمار به دست مىآید كه اسلام اینگونه درآمدها را حرام شمرده است، لیكن گاهى توسعه رزق صددرصد خدادادى و از طریق حلال وبصورت طبیعى است. مثل دو نفر كه مشغول ماهیگیرى مىشوند، یكى صدها ماهى در تورى كه او افكنده مىرود، ولى دیگرى چند ماهى به تور مىاندازد. در اینجا غنى و فقر، الهى است كه براى آزمایش غنى و فقیر و بروز استعدادهاى آنهاست و هیچ جنبهى منفى ندارد. این آیه نظر به اینگونه موارد دارد. «واللَّه فضّل بعضكم على بعض فىالرزق» ابوذر از پیامبراكرمصلى الله علیه وآله نقل مىكند كه حضرت فرمودند، نسبت به بردگان خود مساوات داشته باشید، آنان برادر شما هستند، از لباسى كه خود مىپوشید به آنان بپوشانید و از غذایى كه خود مىخورید به آنان بخورانید. «انّما هم اخوانكم فاكسوهم مما تكسون و اطعموهم مما تطعمون»(30) در روایات مىخوانیم: افرادى جز با غنا وافرادى جز با فقر و تهیدستى، اصلاح نمىشوند، بنابراین به خواست خداوند حكیم راضى باشید. «واللَّه فضّل بعضكم على بعض فىالرزق»30) تفسیر كنزالدقائق. پيام ها 1- رزق انسان، همیشه با زرنگى نیست. «واللَّه فضّل بعضكم» چنانكه در جاى دیگر آمده: «نحن قسمنا بینهم معیشتهم»(31) 2- انسان حاضر نیست با تقسیم امكانات زیردست خودش را شریك خود قرار دهد. پس چگونه سنگ و چوب را شریك خداوند قرار مىدهد؟ «فما الّذین فضّلوا... فهم فیه سواء» 3- بىتفاوتى وترك كمك به دیگران، كفران نعمت است. «أفبنعمة اللَّه یجحدون»31) زخرف، 32. ____________________________________________________________________ سوره نحل آيه 72 آيه وَاللَّهُ جَعَلَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَجاً وَجَعَلَ لَكُم مِّنْ أَزْوَجِكُم بَنِينَ وَحَفَدَةً وَرَزَقَكُم مِّنَ الطَّيِّبَتِ أَفَبِالْبَطِلِ يُؤْمِنُونَ وَبِنِعْمَتِ اللَّهِ هُمْ يَكْفُرُونَ ترجمه و خداوند از جنس خودتان همسرانى برایتان قرار داد و از همسرانتان براى شما فرزندان و نوادگانى قرار داد و از پاكیزهها شما را روزى داد، پس آیا (باز هم) به باطل ایمان مىآورند و به نعمت الهى كفر مىورزند؟. نکته ها در تفسیر طبرى مىخوانیم كه كلمهى «حفدة» به داماد، فرزند، نواده و حتى اعوان و خدمه و فرزندى كه همسر از شوهر دیگر داشته، گفته مىشود، در تفسیر المیزان آمده كه «حفدة» جمع «حافد» به معناى سرعت در عمل است و چون نزدیكان، سریعتر به كمك والدین مىشتابند، به آنها حفده گفته مىشود. سؤال : چرا در این آیه نام پسران آمده، ولى نام دختران نیامده است؟ پاسخ: ممكن است مراد از «بنون» پسران و دختران هر دو باشند، و ممكن است دختران مصداق طیبات باشند كه در آیه آمده است، چنانكه در آیهى 26 سورهى نور مىفرماید: «الطیبات للطیبین» و ممكن است با وجود كلمهى «حفدة» كه به معناى نوهى دخترى است، نیازى به نام دختر نباشد. پيام ها 1- همسر و فرزند، از نعمتهاى الهى است. (همسر وسیله آرامش و فرزند مایه امید است) «واللَّه جعل لكم... ازواجاً ...بنین» 2- از الطاف و حكمتهاى الهى، سنخیت میان زن و شوهر است. «جعل لكم من انفسكم» 3- ازدواج، یك برنامهى مدبرانه الهى است. «واللَّه جعل ...ازواجاً» 4- خداوند، هم نیازهاى روحى و روانى را تأمین مىكند. «من انفسكم ازواجاً... بنین و حفدة» و هم نیازهاى مادى را. «رزقكم من الطیبات» 5- از الطاف حكیمانه الهى، دلپسند بودن رزق اوست. «رزقكم من الطیبات» 6- ترك ازدواج و جلوگیرى از فرزند و تحریم حلالهاى الهى، باطلگرایى و كفران نعمت است. «افبالباطل یؤمنون و بنعمة اللَّه هم یكفرون» 7- با وجود همسر و رزق حلال، زنا و حرامخوارى، كفران نعمت الهى است. «بنعمة اللَّه هم یكفرون» 8- انسان میل به ماندگار شدن خود، یا یادگارهاى خود دارد. «جعل لكم من ازواجكم بنین و حفدة» 9- ابتدا با بیان نعمتها و الطاف، مخاطب خود را آماده كنید، سپس از او انتقاد كنید. «جعل لكم من انفسكم... ازواجكم... و رزقكم ... أفبالباطل یؤمنون» |
||
من منتظرم زیرا،گفتند:"تو می آیی" تا عابر چشمانت، ره گم نکند در شب بر کوچه بتابان نور، ای ماه تماشایی |
|||
۲۵ تیر ۱۳۹۲
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
![]() ![]() نام کاربری: Mahshid.Shr
نام تیم: میلان
پیام:
۱,۸۷۹
عضویت از: ۵ مهر ۱۳۸۹
از: جایی همین نزدیکی
طرفدار:
- ژاوی.مسی - ! - پرسپولیس قرمزته - اسپانیا گروه:
- کاربران عضو - مترجمین اخبار ![]() |
سوره ی نحل ایات 73-74 وَيَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَمْلِكُ لَهُمْ رِزْقاً مِّنَ السَّمَوَتِ وَ الْأَرْضِ شَيْئاً وَلَا يَسْتَطِيعُونَ فَلَا تَضْرِبُواْ لِلَّهِ الْأَمْثَالَ إِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُون ترجمه وبه جاى خداوند بتهائى را می پرستند كه براى آنان مالك هیچگونه رزقى از آسمانها و زمین نیستند و نمى توانند (روزى دهند.) پس بتها را امثال ومانند خدا نشمارید. همانا خداوند مى داند و شما نمى داند. نکته ها مشركان خداوند را همچون سلطان وشاه، و بتها را وزیران او مى پنداشتند. این آیه از اینگونه تشبیهات نهى مى كند. قاآنى شاعر مىگوید: اى همه هستى زتو پیدا شده خاك ضعیف از تو توانا شده زیر نشینت همهى كائنات ما به تو قائم، چه تو قائم به ذات هستىِ تو هستىِ پیوند، نه تو به كس و كس به تو مانند، نه پيام ها 1- معبود باید هم رازق باشد و هم قادر، ولى شركائى كه شما براى خدا گرفته اید هیچكدام را ندارند. «یعبدون ...مالایملك» 2- بتها ومعبودها، نه الآن رازقند ونه مى توانند در آینده رازق باشند. «لایستطیعون» 3- معبودهاى خیالى شما، نه قدرت ریزش باران از آسمان دارند و نه قدرت رویاندن گیاه در زمین. «رزقا من السموات والارض» 4- معبودهاى ساختگى، نه تنها قادر بر كارهاى بزرگ نیستند، حتى قادر به كوچكترین كارها هم نیستند. «رزقاً ...شیئاً» 5- سرچشمه تشبیهات در مورد خدا، جهل است. «فلا تضربوالِلّه الامثال... انتم لاتعلمون» |
||
|
|||
۱۱ دی ۱۳۹۴
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
![]() ![]() نام کاربری: Mahshid.Shr
نام تیم: میلان
پیام:
۱,۸۷۹
عضویت از: ۵ مهر ۱۳۸۹
از: جایی همین نزدیکی
طرفدار:
- ژاوی.مسی - ! - پرسپولیس قرمزته - اسپانیا گروه:
- کاربران عضو - مترجمین اخبار ![]() |
سوره ی نحل آیات 75-76 ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا عَبْداً مَّمْلُوكاً لَّا يَقْدِرُ عَلَى شَىْءٍ وَمَن رَّزَقْنَهُ مِنَّا رِزْقاً حَسَناً فَهُوَ يُنفِقُ مِنْهُ سِرّاً وَجَهْراً هَلْ يَسْتَوُنَ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا رَّجُلَيْنِ أَحَدُهُمَآ أَبْكَمُ لَا يَقْدِرُ عَلَى شَىْءٍ وَهُوَ كَلٌّ عَلَى مَوْلَهُ أَيْنََما يُوَجِّههُّ لَا يَأْتِ بِخَيْرٍ هَلْ يَسْتَوِى هُوَ وَمَن يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَهُوَ عَلَى صِرَطٍ مُّسْتَقِيمٍ ترجمه خداوند، برده مملوكى را مثل مىزند كه بر هیچ چیز توانایى ندارد وكسى كه (آزاد است و) ما به او رزق نیكو از جانب خود دادهایم، پس او مخفیانه و آشكارا از آن رزق انفاق مىكند. آیا (این دو نفر) برابرند؟ (اگر نزد شما دو انسان توانا و ناتوان برابر نیستند، پس چگونه سنگ و چوب را با خداوند برابر مىدانید) ستایش مخصوص خداست، امّا بیشترشان نمىدانند. وخداوند دو مرد را مثال مىزند كه یكى از آن دو گُنگ است كه بر هیچ چیز توانایى ندارد و سربار مولاى خویش است، بگونهاى كه هر كجا او را مىفرستد، هیچ سودى با خود نمىآورد، آیا او با كسى كه به عدالت فرمان مىدهد و خود بر راه مستقیم مىرود برابر است؟. پيام ها 1- شما كه دو انسان (مولى و عبد) را یكسان نمىدانید، چگونه خالق و مخلوق را مساوى مىدانید. «هل یستوى» 2- با سؤال ومثال، وجدان را بیدار ومردم را به فكر وادارید. «ضرباللَّه مثلاً... هلیستون» 3- ریشهى شرك مردم، جهل است. «بل اكثرهم لایعلمون» 4- آزادى یك نعمت الهى است «لایقدر على شىء - ینفق منه سرّاً و جهراً» 5- رزق حسن زمانى زیباست كه همراه با انفاق باشد. «رزقا حسنا فهو ینفق منه» و زبان گویا زمانى ارزش دارد كه همراه با امر به عدالت باشد. «من یأمر بالعدل» 6- انفاق سرّى از انفاق عَلَنى، بهتر است. (كلمهى «سرّ» قبل از «جهر» آمده است) 7- زبان، كلید روزى است. «ابكم لایقدر على شىء، كلُّ على مولاه ... لایأت بخیر» 8- امر به معروف زمانى اثر دارد كه آمر نیز در راه درست باشد. «یأمر بالعدل و هو على صراط مستقیم» 9- افراد مالك نیز از خود چیزى ندارند ودر سایه رزق الهى به نوایى رسیدهاند. (در آیه به جاى اینكه در برابر «مملوك» كلمهى «مالك» قرار گیرد، «رزقناه» آمده است) |
||
|
|||
۱۵ تیر ۱۳۹۵
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
![]() ![]() نام کاربری: Mahshid.Shr
نام تیم: میلان
پیام:
۱,۸۷۹
عضویت از: ۵ مهر ۱۳۸۹
از: جایی همین نزدیکی
طرفدار:
- ژاوی.مسی - ! - پرسپولیس قرمزته - اسپانیا گروه:
- کاربران عضو - مترجمین اخبار ![]() |
سوره ی نحل آیه 77 وَلِلَّهِ غَيْبُ السَّمَوَتِ وَالْأَرْضِ وَمَآ أَمْرُ السَّاعَةِ إِلَّا كَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَىْءٍ قَدِيرٌ ترجمه غیب آسمان ها و زمین مخصوص خداست و برپایى قیامت (در سرعت و آسانى) جز مانند چشم بر هم زدن یا نزدیكتر نیست. البته خداوند بر هر چیزى قادر است. نکته ها كلمهى «غیب» در برابر شهود و یك امر نسبى است. یعنى ممكن است چیزى نسبت به شخصى، غیب باشد و نسبت به دیگرى، حاضر و ظاهر باشد. «امر الساعة» یعنى واقعهى قیامت، از مهمترین مصادیقِ «غیب» است و از الطاف خداوند آن است كه زمان آنرا بر ما مخفى داشته است. ممكن است این آیه پاسخى به تشبیهات مشركان در آیات قبل باشد، كه اگر در آسمان وزمین براى خدا شریكى بود، خدا از او آگاه بود، چون او همه چیز را مىداند. بدن انسان پس از مرگ متلاشى و ذراتش در زمین پخش و غایب مىشود، او غیب را مىداند و بار دیگرى او را مىآفریند. پيام ها 1- خداوند نه تنها عالم به غیب است، بلكه مالكِ غیب است. «للّه غیب السموات» 2- هیچكارى براى او سخت نیست، حتّى برپایى قیامت. «ما امر الساعة الاّ كلمح البصر» 3- باطن و غیب هر كارى در قیامت جلوه مىكند. «وللَّه غیب ... و ما امر الساعة» 4- قیامت، شدنى است، زیرا خداوند هم علم به همه چیز دارد و هم قدرت بر دوباره آفریدن. «للَّه غیب، على كلّ شى قدیر» 5- به دنیا مغرور نشویم، قیامت دور نیست، خود را آماده كنیم. «كلمح البصر» 6- خدا مىتواند مقدّمات هر كارى را حذف یا فشرده كند و یا سرعت بخشد.(32) «كلمح البصر» 32) حذف مقدمات، نظیر سخن گفتن حضرت عیسى در گهواره و سرعت بخشیدن به مقدمات، مانند آوردن تخت بلقیس نزد حضرت سلیمان در یك لحظه. |
||
|
|||
۱۷ تیر ۱۳۹۵
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
![]() ![]() نام کاربری: Mahshid.Shr
نام تیم: میلان
پیام:
۱,۸۷۹
عضویت از: ۵ مهر ۱۳۸۹
از: جایی همین نزدیکی
طرفدار:
- ژاوی.مسی - ! - پرسپولیس قرمزته - اسپانیا گروه:
- کاربران عضو - مترجمین اخبار ![]() |
سوره ی نحل آیه 78 وَاللَّهُ أَخْرَجَكُم مِّن بُطُونِ أُمَّهَتِكُمْ لَا تَعْلَمُونَ شَيْئاً وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَرَ وَالْأَفْئِدَةَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ ترجمه وخداوند شما را از شكم مادرانتان بیرون آورد در حالى كه هیچ چیز نمىدانستید وبراى شما گوش و چشمها ودلها قرار داد، شاید شما شكر كنید. نکته ها كلمهى «امهات» جمع «امّ» است و بجاى «اُمّات»، «اُمهات» گفته مىشود، یعنى حرفِ «ها» در جمع زاید است. پيام ها 1- تولّد از مادر، به ارادهى الهى است. «اللَّه اخرجكم من بطون امهاتكم» 2- یاد نقصها و كمبودها و فقدانهاى گذشته، روحیهى شكر را در انسان بارور مىكند. «لاتعلمون شیئاً... لعلكم تشكرون» 3- حكمت و سنّت خداوند، آن است كه هر كارى از راه وسیلهاش انجام شود. ابزار علم، چشم و گوش و دل است. «جعل لكم السّمع...» 4- كارآیىِ گوش قبل از چشم است. (گوش در شكم مادر هم مىشنود، ولى چشم بعد از تولد، تا مدتى بسته است. شاید به همین دلیل در آیه نام گوش قبل از چشم برده شده است) «جعل لكم السمع والابصار» 5- تشكر از هر نعمت، بكارگیرى صحیح آن است. زیرا قرآن از گروهى انتقاد مىكند كه چشم دارند ولى حقایق را نمىبینند، گوش دارند ولى حاضر به شنیدن حق نیستند. «جعل لكم السمع والابصار ... لعلكم تشكرون» 6- شكر واقعى نعمت چشم و گوش، تحصیل علم است: زیرا آیه ابتدا مىفرماید: شما نمىدانستید، من به شما چشم و گوش دادم تا شكر كنید، یعنى علم بیاموزید. «جعل لكم السمع و الابصار... لعلكم تشكرون» |
||
|
|||
۲۰ تیر ۱۳۹۵
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
![]() ![]() نام کاربری: Mahshid.Shr
نام تیم: میلان
پیام:
۱,۸۷۹
عضویت از: ۵ مهر ۱۳۸۹
از: جایی همین نزدیکی
طرفدار:
- ژاوی.مسی - ! - پرسپولیس قرمزته - اسپانیا گروه:
- کاربران عضو - مترجمین اخبار ![]() |
سوره نحل آیه 79 أَلَمْ يَرَوْاْ إِلَى الطَّيْرِ مُسَخَّرَتٍ فِى جَوِّ السَّمَآءِ مَا يُمْسِكُهُنَّ إِلَّا اللَّهُ إِنَّ فِى ذَلِكَ لَأَيَتٍ لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ ترجمه آیا به پرندگان نمىنگرند، در حالى كه در فضاى آسمان در قبضه (او) هستند، جز خداوند آنها را نگاه نمىدارد. البته در این (پرواز) براى گروهى كه ایمان مىآورند نشانههایى روشن است. نکته ها چنانكه گفته شد سیماى این سوره، آشنایى با نعمتها و توجه به خالق آنهاست. و تا اینجا از نعمتهایى همچون آب باران، شیر حیوانات، میوهها، عسل ونعمت همسر و فرزند نام برده شد و در این آیه و آیه بعد به نعمت پرندگان، پوست و پشم و كرك چارپایان و بهرهبردارى از كوهها اشاره شده است. پرواز پرندگان، گاهى تنها و گاهى دسته جمعى، گاهى منظم و گاهى نامنظم، گاهى براى فرار و گاهى براى غذا مىباشد. هر پرندهاى با بالى مناسب با وزن و نیازش، پرواز مىكند، كه همهى این امور باید سبب توجه انسانِ عاقل به خداوند شود. پيام ها 1- خداوند از ما تفكّر در آفریدهها را مىخواهد و از كسانى كه فكر نمىكنند، انتقاد مىكند. «الم یروا» 2- پرندگان، در هرحال و هرجا در تسخیر الهىاند. «مسخرات فى جو السماء» 3- داشتن امكانات و ابزار براى پرواز در آسمان، نباید ما را از خدا غافل كند.(33) «ما یمسكهنّ الاّ اللَّه» 4- شگفتىهاى پرواز پرندگان، یكى دو تا نیست. «لآیات» لیكن دریافت این نشانهها براى اهل ایمان است. «لقوم یؤمنون» 33) روزى در هواپیما نشسته بودم. سرمهماندار اعلام كرد تا چند دقیقه دیگر در فرودگاه خواهیم نشست. به او گفتم چرا ان شاءاللَّه نگفتى؟ او گفت: كامپیوتر هواپیما براى ما زمان، مسافت و فاصله و همه چیز را روشن كرده است و نیازى به ان شاءاللَّه نیست. به او گفتم مگر هواپیماهایى كه در شرق و غرب عالم سقوط مىكنند كامپیوتر ندارند، آرى اراده خدا منتظر كامپیوتر شما نیست. او كمى فكر كرد و برگشت و اعلام كرد كه تا چند لحظهى دیگر ان شاءاللَّه در زمین خواهیم نشست. من نیز با هدیهاى از او تشكر كردم. |
||
|
|||
۲۳ تیر ۱۳۹۵
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
![]() ![]() نام کاربری: Mahshid.Shr
نام تیم: میلان
پیام:
۱,۸۷۹
عضویت از: ۵ مهر ۱۳۸۹
از: جایی همین نزدیکی
طرفدار:
- ژاوی.مسی - ! - پرسپولیس قرمزته - اسپانیا گروه:
- کاربران عضو - مترجمین اخبار ![]() |
سوره ی نحل آیه 80 وَاللَّهُ جَعَلَ لَكُم مِّن بُيُوتِكُمْ سَكَناً وَجَعَلَ لَكُم مِّن جُلُودِ الْأَنْعَمِ بُيُوتاً تَسْتَخِفُّونَهَا يَوْمَ ظَعْنِكُمْ وَيَوْمَ إِقَامَتِكُمْ وَمِنْ أَصْوافِهَا وَ أَوْبَارِهَا وَأَشْعارِهَآ أَثَثاً وَمَتَعاً إِلَى حِينٍ ترجمه و خداوند براى شما از خانههایتان، مایه آرامش قرار داد، وبراى شما از پوستهاى چهارپایان خیمههایى قرار داد، كه روز كوچ شما و روز اقامت شما (حمل ونقل) آنرا سبك وخفیف مىیابید. واز پشم وكرك وموهاى آنها، براى مدتى لوازم و اسباب زندگى قرار داد. نکته ها كلمهى «بیت» از «بیتوته» به معناى محل استراحتى است كه انسان شب را در آنجا مىگذراند. كلمهى «ظعن» به معناى رفتن است. كلمهى «اثاث» به معناى اجناسِ زیاد خانه است. مراد از «تستخفونها» خیمههایى است كه حملونقل آن آسان و خفیف است. پيام ها 1- خانه محل آسایش و آرامش است. «بیوتكم سكناً» 2- از نقش چارپایان و پوست آنها و كرك و مو وپشم آنها در تهیه اسباب زندگى و خیمهها غافل نشویم. «متاعاً» 3- زمان استفاده از نعمتها محدود است. «الى حین» 4- هماهنگى نعمتها با نیازهاى بشر و تناسب ساختمان انسان با پوست و پشم و كرك و مو یكى از تدبیرهاى الهى است. «جَعَل لكم - جَعَل لكم» 5- سبك وزن بودن پشم و پوست و كرك و مو، یكى از نعمتهاى الهى است. «تستخفونّها» |
||
|
|||
۲۳ تیر ۱۳۹۵
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
![]() ![]() نام کاربری: Mahshid.Shr
نام تیم: میلان
پیام:
۱,۸۷۹
عضویت از: ۵ مهر ۱۳۸۹
از: جایی همین نزدیکی
طرفدار:
- ژاوی.مسی - ! - پرسپولیس قرمزته - اسپانیا گروه:
- کاربران عضو - مترجمین اخبار ![]() |
سوره ی نحل آیه 81 وَاللَّهُ جَعَلَ لَكُم مِّمَّا خَلَقَ ظِلالاً وَجَعَلَ لَكُم مِّنَ الْجِبَالِ أَكْنَناً وَ جَعَلَ لَكُمْ سَرَبِيلَ تَقِيكُمُ الْحَرَّ وَسَرَبِيلَ تَقِيكُم بَأْسَكُمْ كَذَلِكَ يُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تُسْلِمُونَ ترجمه وخداوند از آنچه آفریده، براى شما سایهها قرار داد و از كوه برایتان، غارها قرار داد وبراى شما لباسهایى قرار داد كه شما را از گرما (و سرما) حفظ مىكند ولباسهایى كه شما را از آسیبهاى یكدیگر حفظ مىنماید. اینگونه (خداوند) نعمت خود را بر شما تمام مىكند، باشد كه خود را تسلیم او كنید. نکته ها كلمهى «اكنان» جمع «كنّ» به چیزى گفته مىشود كه وسیلهى استتار باشد و مراد از آن در این آیه، غارها و تونلهاى زیر كوههاست. خداوند در آیه قبل، نعمت مسكن را براى شهرنشینان؛ «جعل لكم من بیوتكم سكناً»، ونعمتِ چادر را براى كوچنشینان؛ «جعل لكم من جلود الانعام بیوتا»، مطرح كرد ودر این آیه، نعمت غار را براى غارنشینان؛ «جعل لكم من الجبال اكناناً» مطرح ساخته است. در میان انواع لباسها، نام «سرابیل» به معناى پیراهن، برده شده كه لباس دائمى براى زن و مرد، كودك و بزرگ، در همه حال و همه جاست و تمام بدن را مىپوشاند. به گفتهى تفسیر المیزان، رسم عرب بر آن است كه میان دو امر متضاد، نام یكى را مىبرد ولى هر دو را در نظر دارد. لذا در این آیه نیز مراد از جملهى «تقیكم الحر» لباسى است كه انسان را از سرما وگرما حفظ مىكند، گرچه فقط نام گرما برده شده است. پيام ها 1- توجه و یاد نعمتها، علاقه انسان را به ولى نعمت زیاد و روح تسلیم و پرستش را در او زنده مىكند. (كلّ آیه) 2- نقش سایه، كمتر از روشنایى و نور نیست. «جعل لكم... ظلالاً» 3- كامیابى از نعمتها، ما را از یاد آفریدگار آنها غافل نكند. (در این آیه سه بار كلمهى «جَعَل» و یكبار كلمهى «خَلَق» بكار رفته است) 4- زره ولباس دفاع كه با نرم شدن آهن و خلاقیت ساخته شده، از الطاف الهى است. «جعل لكم سرابیل تقیكم بأسكم» 5- توجه دادن مردم به نعمتها وخالق آنها، بهترین راه دعوت به خدا و جلوگیرى از سركشى و تكبر است. «یُتّم نعمته علیكم لعلكم تسلمون» 6- در گفتگوها، مخاطب و محیط سخن را در نظر بگیرید. (گرچه لباس وسیلهى حفظ از سرما و وسیلهى زیبایى نیز هست، لكن چون مشكل منطقه حجاز گرما و جنگ بود، خداوند به دو فایده حفاظت از گرما و جنگ اشاره كرده است. «سرابیل تقیكم الحرّ... تقیكم بأسكم» |
||
|
|||
۲۴ تیر ۱۳۹۵
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
![]() ![]() نام کاربری: Mahshid.Shr
نام تیم: میلان
پیام:
۱,۸۷۹
عضویت از: ۵ مهر ۱۳۸۹
از: جایی همین نزدیکی
طرفدار:
- ژاوی.مسی - ! - پرسپولیس قرمزته - اسپانیا گروه:
- کاربران عضو - مترجمین اخبار ![]() |
سوره ی نحل آیه 82 فَإِن تَوَلَّوْاْ فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلَغُ الْمُبِينُ ترجمه پس (اى پیامبر) اگر روى برتافتند، پس بر (عهده) تو جز تبلیغ روشن نیست. پيام ها 1- انسان در انتخاب راه وعقیده اختیار دارد و نشانهى آن سركشى در برابر دعوت انبیاست. «فان تولّوا» 2- وظیفهى انبیا، ابلاغ است نه اجبار. «فانّما علیك البلاغ» 3- تبلیغ باید روشن و بدون ابهام و شك باشد. «البلاغ المبین» 4- اگر انسان روح سالم نداشته باشد، روشنترین تبلیغها «البلاغ المبین»، از پاكترین افراد یعنى انبیا، در او كارساز نیست. «فان تولّوا» |
||
|
|||
۲۵ تیر ۱۳۹۵
|
![]() ![]() ![]() |
|
این عنوان قفل شده است!
|
شما میتوانید مطالب را بخوانید. |
شما نمیتوانید عنوان جدید باز کنید. |
شما نمیتوانید به عنوانها پاسخ دهید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را ویرایش کنید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را حذف کنید. |
شما نمیتوانید نظرسنجی اضافه کنید. |
شما نمیتوانید در نظرسنجیها شرکت کنید. |
شما نمیتوانید فایلها را به پیام خود پیوست کنید. |
شما نمیتوانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید. |