beautiful queen نوشته:



پ.ن: عکس بوستان فاطمی
دوستان تهرانی اگه نرفتید پیشنهاد میکنم برید ، بسیاار زیباست

beautiful queen نوشته:



پ.ن: عکس بوستان فاطمی
دوستان تهرانی اگه نرفتید پیشنهاد میکنم برید ، بسیاار زیباست

† † † † sidarta † † † † نوشته:

با سلام مجدد بعد یک ماه
یه گزارش از زمانی که نبودم :
روز 3 اردیبهشت یه کارگری آورده بودیم که کولر گازی اتاق منو نصب کنه . من و بابام خونه بودیم . به بابام زنگ میزنن میگن آب دستته بزار زمین وسایلتو جمع کن قراره بری تو تهران تدریس کنی همکاری که قرار بود درس بده یکی از فامیلاش فوت کرده
خلاصه بابا جمع کرد سریع رفت فرودگاه
من موندم و کارگر
خلاصه ... گوشی من رومیزه و من منتظر تلفن مهمی هستم . همون لحظه که تلفن زنگ میزنه کارگره میگه : اون آچار فرانسه رو بده به من ... زود باش . زودباش
من هل کردم و تلفن رو از رو میز برداشتم و همین که میخواستم برم که آچار رو بدم به کارگر انگشت کوچیکه پام میخوره به میز و من با صورت میخورم زمین به طوری که از دماغم خون میاد
برگشتم که انگشت کوچیکمو ببینم چی شده دیدم انگشت کوچیکه پای چپ کلا به سمت راست منحرف شده
خلاصه زنگ میزنم به مامانم که بیا و منو ببر بیمارستان
پامو تا زانو!!!! گچ گرفتن
بعد دکتر میگه واسه احتیاط از دماغتم یه عکس بگیریم
بعدا فهمیدیم که دماغم هم شکسته !!
خلاصه سریع منو بردن اتاق عمل . یه ساعت طول کشید .
دیروز هم چسب دماغم رو برداشتم
امروز هم در خدمت شما هستم (البته اگه هنوز منو فراموش نکرده باشین !!)
خلاصه واقعا معذرت میخوام از همه مخصوصا آقا سجاد و نازنین
قول میدم الآن که خدارو شکر سالمم قوی تر ادامه بدم

l.e.s.s-i.s-m.o.r.e نوشته:


such a woOOOo!!
خیلی خوب بود هم متن هم عکس.

سرباز ولایت نوشته:


بسیار زیباست
فقط حیف که عمومیه وملک شخصی نیست تا آدم تو محیطش راحت باشه

† † † † sidarta † † † † نوشته:

با سلام مجدد بعد یک ماه
یه گزارش از زمانی که نبودم :
روز 3 اردیبهشت یه کارگری آورده بودیم که کولر گازی اتاق منو نصب کنه . من و بابام خونه بودیم . به بابام زنگ میزنن میگن آب دستته بزار زمین وسایلتو جمع کن قراره بری تو تهران تدریس کنی همکاری که قرار بود درس بده یکی از فامیلاش فوت کرده
خلاصه بابا جمع کرد سریع رفت فرودگاه
من موندم و کارگر
خلاصه ... گوشی من رومیزه و من منتظر تلفن مهمی هستم . همون لحظه که تلفن زنگ میزنه کارگره میگه : اون آچار فرانسه رو بده به من ... زود باش . زودباش
من هل کردم و تلفن رو از رو میز برداشتم و همین که میخواستم برم که آچار رو بدم به کارگر انگشت کوچیکه پام میخوره به میز و من با صورت میخورم زمین به طوری که از دماغم خون میاد
برگشتم که انگشت کوچیکمو ببینم چی شده دیدم انگشت کوچیکه پای چپ کلا به سمت راست منحرف شده
خلاصه زنگ میزنم به مامانم که بیا و منو ببر بیمارستان
پامو تا زانو!!!! گچ گرفتن
بعد دکتر میگه واسه احتیاط از دماغتم یه عکس بگیریم
بعدا فهمیدیم که دماغم هم شکسته !!
خلاصه سریع منو بردن اتاق عمل . یه ساعت طول کشید .
دیروز هم چسب دماغم رو برداشتم
امروز هم در خدمت شما هستم (البته اگه هنوز منو فراموش نکرده باشین !!)
خلاصه واقعا معذرت میخوام از همه مخصوصا آقا سجاد و نازنین
قول میدم الآن که خدارو شکر سالمم قوی تر ادامه بدم

† † † † sidarta † † † † نوشته:

با سلام مجدد بعد یک ماه
یه گزارش از زمانی که نبودم :
روز 3 اردیبهشت یه کارگری آورده بودیم که کولر گازی اتاق منو نصب کنه . من و بابام خونه بودیم . به بابام زنگ میزنن میگن آب دستته بزار زمین وسایلتو جمع کن قراره بری تو تهران تدریس کنی همکاری که قرار بود درس بده یکی از فامیلاش فوت کرده
خلاصه بابا جمع کرد سریع رفت فرودگاه
من موندم و کارگر
خلاصه ... گوشی من رومیزه و من منتظر تلفن مهمی هستم . همون لحظه که تلفن زنگ میزنه کارگره میگه : اون آچار فرانسه رو بده به من ... زود باش . زودباش
من هل کردم و تلفن رو از رو میز برداشتم و همین که میخواستم برم که آچار رو بدم به کارگر انگشت کوچیکه پام میخوره به میز و من با صورت میخورم زمین به طوری که از دماغم خون میاد
برگشتم که انگشت کوچیکمو ببینم چی شده دیدم انگشت کوچیکه پای چپ کلا به سمت راست منحرف شده
خلاصه زنگ میزنم به مامانم که بیا و منو ببر بیمارستان
پامو تا زانو!!!! گچ گرفتن
بعد دکتر میگه واسه احتیاط از دماغتم یه عکس بگیریم
بعدا فهمیدیم که دماغم هم شکسته !!
خلاصه سریع منو بردن اتاق عمل . یه ساعت طول کشید .
دیروز هم چسب دماغم رو برداشتم
امروز هم در خدمت شما هستم (البته اگه هنوز منو فراموش نکرده باشین !!)
خلاصه واقعا معذرت میخوام از همه مخصوصا آقا سجاد و نازنین
قول میدم الآن که خدارو شکر سالمم قوی تر ادامه بدم

میدونی پستت رو که خوندم یاد چی افتادم؟ یه آیتمی بود توی سیب خنده زمان بچگی ما، مجید صالحی و جواد رضویان توش بودن، بعد رضویان انواع بلا ها رو سر صالحی میاورد و میگفت مصدوم آمادس