در حال دیدن این عنوان: |
۱ کاربر مهمان
|
این عنوان قفل شده است!
|
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: RAMONA
نام تیم: آژاکس
پیام:
۱۲,۷۱۷
عضویت از: ۳۰ بهمن ۱۳۹۰
از: همين حوالى...
طرفدار:
- همه ی بازیکنای بارسا + فابرگاس - استقلال♥ - اسپانیا - خسرو حیدری - گواردیولا و انریکه گروه:
- کاربران عضو - لیگ فانتزی - مدیران گالری - ناظرين انجمن - شورای نخبگان سایت - مدیران نظرات |
سوره كهف آيات 71 و 72 آيه فَانطَلَقَا حَتَّى إِذَا رَكِبَا فِى السَّفِينَةِ خَرَقَهَا قَالَ أَخَرَقْتَهَا لِتُغْرِقَ أَهْلَهَا لَقَدْ جِئْتَ شَيْئاً إِمْراً قَالَ أَلَمْ أَقُلْ إِنَّكَ لَن تَسْتَطِيعَ مَعِىَ صَبْراً ترجمه پس آن دو (موسى و خضر) به راه افتادند، تا آنكه سوار كشتى شدند. (خضر) آن را سوراخ كرد. موسى (از روى اعتراض یا تعجّب) گفت: آیا آن را سوراخ كردى تا سرنشینان آن را غرق كنى؟ راستى كه كار ناروایى انجام دادى! (خضر) گفت: آیا نگفتم تو هرگز نمىتوانى همراه من شكیبا باشى؟ نکته ها «خَرق» به معناى پاره كردن چیزى از روى فساد و بدون مطالعه است. كلمهى «اِمر» به كار مهم شگفتآور یا بسیار زشت گفته مىشود. پيام ها 1- در آموزش، زمان را از دست ندهید. «فانطلقا» (حرف «ف» نشانه فوریّت است) 2- همراهى افراد، گاهى تا پایان راه نیست. همسفر اوّل موسى، در ادامه راه با آنان نبود و موسى وخضر، دو نفرى به راه افتادند. «فانطلقا» و نفرمود: «فانطلقوا» 3- فراگیرى علم، محدود به زمان و مكان و وسیلهى خاصّى نیست. «ركبا فى السفینة» (در دریا و سوار بر كشتى و در سفر هم مىتوان آموخت.) 4- اگر علم و حكمتِ كسى را پذیرفتیم باید در برابر كارهایش، حتّى اگر به نظر ما عجیب آید، سكوت كنیم. «السفینة خرقها» 5 - گاهى لازمهى آموزش، خراب كردن است. «خرقها» 6- هنگام خطر، هر كسى خود و منافع خود را مىبیند، ولى انبیا به فكر دیگرانند. «لتغرق اهلها» و نفرمود: «لتغرقنا» 7- سوراخ كردن كشتى، به ظاهر هم تصرّف بىاجازه در مال دیگرى بود، هم زیان و خسارت رساندن بىدلیل به مال و جان خود و دیگران، لذا حضرت موسى اعتراض كرد. «شیئاً اِمراً» |
||
که فکر هیچ مهندس چنین گره نگشاد |
|||
۲۱ آبان ۱۳۹۶
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: RAMONA
نام تیم: آژاکس
پیام:
۱۲,۷۱۷
عضویت از: ۳۰ بهمن ۱۳۹۰
از: همين حوالى...
طرفدار:
- همه ی بازیکنای بارسا + فابرگاس - استقلال♥ - اسپانیا - خسرو حیدری - گواردیولا و انریکه گروه:
- کاربران عضو - لیگ فانتزی - مدیران گالری - ناظرين انجمن - شورای نخبگان سایت - مدیران نظرات |
سوره كهف آيات 73 و 74 آيه قَالَ لَا تُؤَاخِذْنِى بِمَا نَسِيتُ وَلَا تُرْهِقْنِى مِنْ أَمْرِى عُسْراً فَانطَلَقَا حَتَّى إِذَا لَقِيَا غُلَماً فَقَتَلَهُ قَالَ أَقَتَلْتَ نَفْساً زَكِيَّةَ بِغَيْرِ نَفْسٍ لَّقَدْ جِئْتَ شَيْئاً نُّكْراً ترجمه (موسى) گفت: مرا به خاطر فراموشىام مؤاخذه مكن و از این كارم بر من سخت مگیر. پس به راه خود ادامه دادند تا به نوجوانى برخورد كردند، پس خضر او را كشت. موسى گفت: آیا بىگناهى را بدون آنكه كسى را كشته باشد، كشتى؟ به راستى كار زشت و منكرى انجام دادى! نکته ها نه انبیا فراموشكارند، نه فراموشى قابل انتقاد و مؤاخذه است. بنابراین در جملهى «لاتؤاخذنى بما نَسیتُ»، مراد از نسیان، رها كردن قرار تبعیّت و سكوت، به دلیل كارهایى بود كه به نظر موسى خلاف شرع مىآمد. «اِرهاق»، هم به معناى فراگیر شدن با قهر و غلبه است و هم به تكلیف كردن به كار سخت گفته مىشود. از كلمهى «غلام» و«زكیّة» استفاده مىشود كه نوجوان به تكلیف نرسیده بود. كلمه «نُكر» از «اِمر» شدیدتر است، زیرا در مورد سوراخ كردن كشتى فرمود: «شیئاً اِمراً»، ولى در مورد كشتن نوجوان فرمود: «شیئاً نُكراً». پيام ها 1- معلّم و استاد مىتواند شاگرد خود را مؤاخذه كند. «لاتؤاخذنى» 2- در تعلیم وتربیت نباید كار را بر شاگردان سخت گرفت. «لاترهقنى من امرى عسراً» 3- معلّم و استاد، پس از پذیرش اشتباه وعذرخواهى شاگرد، تعلیم و ارشاد را ادامه دهد. «فانطلقا» 4- معلّم باید شاگرد را به تدریج با معارف آشنا كند. «فانطلقا» (موسى گام به گام با اسرار آشنا مىشود.) 5 - مراعات محكمات، مهمتر از تعهّدات اخلاقى است. «أقتلتَ نفساً زكیّة» موسى به خاطر اینكه قتل را از منكرات مىدانست، نهى از منكر را برخورد لازم دید و نهى كرد و از تعهّد اخلاقى كه داده بود، دست برداشت. 6- قانون قصاص، در دین موسى نیز بوده است. «أقتلتَ نفساً زكیّة بغیر نفس» اعتراض موسى این بود كه چرا نوجوانى را كه قاتل نبوده كشتى؟ 7- گاهى آنچه نزد كسى «معروف» است، نزد دیگرى «منكر» جلوه مىكند. «جئت شیئاً نُكراً» |
||
که فکر هیچ مهندس چنین گره نگشاد |
|||
۲۶ آبان ۱۳۹۶
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: RAMONA
نام تیم: آژاکس
پیام:
۱۲,۷۱۷
عضویت از: ۳۰ بهمن ۱۳۹۰
از: همين حوالى...
طرفدار:
- همه ی بازیکنای بارسا + فابرگاس - استقلال♥ - اسپانیا - خسرو حیدری - گواردیولا و انریکه گروه:
- کاربران عضو - لیگ فانتزی - مدیران گالری - ناظرين انجمن - شورای نخبگان سایت - مدیران نظرات |
سوره كهف آيات 75 و 76 آيه قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكَ إِنَّكَ لَن تَسْتَطِيعَ مَعِىَ صَبْراً قَالَ إِن سَأَلْتُكَ عَن شَىْءِ بَعْدَهَا فَلَا تُصَحِبْنِى قَدْ بَلَغْتَ مِن لَّدُنِّى عُذْراً ترجمه گفت: آیا نگفتمت كه نمىتوانى همپاى من صبر كنى؟ (موسى) گفت: اگر از این پس چیزى از تو پرسیدم، دیگر با من همراه مباش، قطعاً از سوى من معذور خواهى بود (و اگر رهایم كنى حقّ دارى). نکته ها پیامبرصلى الله علیه وآله فرمودند: اگر موسى صبر مىكرد، عجایب بیشترى از خضر مىدید.(79) 79) تفسیر طبرى و ابوالفتوح. پيام ها 1- اولیاى خدا در تحمّل علم و ظرفیّت، در یك درجه نیستند. «لن تستطیع» 2- سه بار آزمایش و مهلت دادن، براى شناخت خصلتها كافى است. «اِن سئلتك عن شىء بعدها» 3- اگر با كسى تضادّ فكرى داریم و یكدیگر را درك نمىكنیم، بى آنكه مقاومت كنیم از هم جدا شویم. «فلا تصاحبنى» 4- اعتراضهاى موسى به خاطر ابهامهایى بود كه در كار خضر مىدید و جنبهى سؤال داشت. «اِن سئلتك» 5 - دربارهى عملكرد خود، رأى منصفانه بدهیم. «فلاتصاحبنى» موسى مسئولیّت بىصبرى خود را بر عهده گرفت. 6- وقتى از كسى جدا مىشویم، ادب را مراعات كنیم. «فلا تصاحبنى قد بَلغتَ من لدنّى عُذرا» 7- هر جدایى، نشانهى كینه وعقده و غرور وتكبّر نیست. «قدبَلغتَ من لدنّى عذراً» |
||
که فکر هیچ مهندس چنین گره نگشاد |
|||
۲۹ آبان ۱۳۹۶
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: RAMONA
نام تیم: آژاکس
پیام:
۱۲,۷۱۷
عضویت از: ۳۰ بهمن ۱۳۹۰
از: همين حوالى...
طرفدار:
- همه ی بازیکنای بارسا + فابرگاس - استقلال♥ - اسپانیا - خسرو حیدری - گواردیولا و انریکه گروه:
- کاربران عضو - لیگ فانتزی - مدیران گالری - ناظرين انجمن - شورای نخبگان سایت - مدیران نظرات |
سوره كهف آيه 77 آيه فَانطَلَقَا حَتَّى إِذَآ أَتَيَآ أَهْلَ قَرْيَةٍ اسْتَطْعَمَآ أَهْلَهَا فَأَبَوْاْ أَن يُضَيِّفُوهُمَا فَوَجَدَا فِيهَا جِدَاراً يُرِيدُ أَن يَنقَضَّ فَأَقَامَهُ قَالَ لَوْ شِئْتَ لَتَّخَذْتَ عَلَيْهِ أَجْراً ترجمه پس آن دو به راه خود ادامه دادند تا به اهل یك آبادى رسیدند، از اهل آنجا غذا خواستند، آنان از مهمان كردن آن دو سرباز زدند. پس آن دو در آنجا دیوارى را یافتند كه در حال ریزش بود. خضر، دیوار را برپا كرد. (موسى با تعجّب) گفت: اگر مىخواستى براى این كار مزد مىگرفتى! نکته ها مردم از دادن غذا به موسى و خضر امتناع كردند، ولى خضر به تنهایى دیوارِ خراب را مجّانى تعمیر كرد. پيام ها 1- هر دورهى آموزشى، نیاز به حركت دارد و تنوّع در مكان براى آموزشهاى جدید، یك ارزش است. «فانطلقا» 2- ملّتى كه سقوط اخلاقى كند، از دادن نان به پیامبر اولواالعزم هم خوددارى مىكند. «اَبَوا أن یُضیّفوهما» (البتّه این در صورتى است كه آنان را مىشناختند.) 3- آنان كه از مهمانانى غریب پذیرایى نكنند، قابل نكوهشاند. «فابَوا ...» 4- بىاعتنایى و بىمهرى مردم، در كار ما تأثیر منفى نگذارد. «فابَوا أن یضیّفوهما» 5 - انبیا گاهى در شدّت نیاز به سر مىبردند. «اِستطعما» 6- گرچه نیازمندان به حداقل قناعت كنند، ولى كرامت انسانى مىگوید كه در حدّ ضیافت پذیرایى كنید. «اِستطعما... یُضیّفوهما» 7- لازم نیست مهمان همیشه آشنا باشد، از مهمان غریب و ابنالسبیل هم باید پذیرایى كرد. «فابَوا أن یضیّفوهما» 8 - باید نواقص را اصلاح و تعمیر كرد، نه آنكه هر چیز عیب دار را بىارزش پنداشت و از آن دست كشید. «فوجدا فیها جداراً ... فاقامه» 9- اولیاى الهى اهل كینه و انتقام نیستند. گرچه آنان را مهمان نكردند، ولى خضر به آنان خدمت كرد. «ابَوا أن یضیّفوهما - فاقامه» 10- پیامبران بر مال و جان مردم ولایت دارند كه هرگونه تصرّف كنند و نیاز به كسب اجازه از مالك ندارند. «فاقامه» 11- همه جا منطقِ «اوّل معاش سپس كار» و«اوّل تأمین سپس تمكین»، درست نیست. پیامبرِ گرسنه، مجّانى كارگرى مىكند. «اَبَوا... فاقامه» وقتى نیاز را دیدیم، دست به كار شویم و منتظر دعوت و بودجه و همكار و آییننامه نباشیم. «جداراً، فاقامه» 12- كار كردن براى خدا بدون گرفتن مزد، عیب نیست. «فاقامه» 13- وقتى كارى را مفید و لازم تشخیص دادیم، به انتقاد این و آن كارى نداشته باشیم. «لتّخذتَ علیه اجراً» 14- كار كردن و مزد گرفتن و اجیر شدن ننگ نیست. «لتّخذتَ علیه اجراً» 15- اولیاى خدا براى پول كار نمىكنند. «لو شئتَ لتّخذتَ علیه اجراً» |
||
که فکر هیچ مهندس چنین گره نگشاد |
|||
۲ آذر ۱۳۹۶
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: RAMONA
نام تیم: آژاکس
پیام:
۱۲,۷۱۷
عضویت از: ۳۰ بهمن ۱۳۹۰
از: همين حوالى...
طرفدار:
- همه ی بازیکنای بارسا + فابرگاس - استقلال♥ - اسپانیا - خسرو حیدری - گواردیولا و انریکه گروه:
- کاربران عضو - لیگ فانتزی - مدیران گالری - ناظرين انجمن - شورای نخبگان سایت - مدیران نظرات |
سوره كهف آيه 78 آيه قَالَ هَذَا فِراقُ بَيْنِى وَبَيْنِكَ سَأُنَبِّئُكَ بِتَأْوِيلِ مَا لَمْ تَسْتَطِعْ عَّلَيْهِ صَبْراً ترجمه (خضر) گفت: این (بار) جدایى میان من و توست، بزودى تو را از تأویل و راز آنچه نتوانستى بر آن صبر كنى آگاه خواهم ساخت. نکته ها «تأویل» به معناى ارجاع و بازگشت دادن است و به هركارى كه به هدف برسد یا پرده از اسرارى بردارد گفته مىشود. جدایىِ خضر از موسى به پیشنهاد خود موسى بود كه گفت: «اِن سألتك عن شىء بعدها فلاتصاحبنى» و زمینهى آن را با سؤالها و اعتراضهاى مكرّر و تنها گذاشتن او در ساختن دیوار فراهم كرد. از موسى پرسیدند: سختترین لحظاتى كه بر تو گذشت، كدام لحظه بود؟ گفت: با آنكه از فرعونیان تهمتها شنیدم و از بنىاسرائیل بهانهجویىها دیدم، ولى دشوارترین زمان، آن لحظهاى بود كه خضر گفت: «هذا فراق بینى و بینك».(80) بگذار تا بگریم، چون ابر در بهاران كز سنگ ناله خیزد، روز وداع یاران 80) محجّة البیضاء و تفسیر ابوالفتوح. پيام ها 1- هر كس قدر وصال را نداند، گرفتار فراق خواهد شد. «هذا فراق...» 2- به كوچكترین انتقادى یاران خود را از دست ندهیم. خضر بعد از چند مرحله فرمود: «هذا فراق...» 3- هر چه سریعتر ابهام ذهنى دیگران را بر طرف كنید. «سأنبّئك» 4- با تعلیم حكمت، ظرفیّت افراد را افزایش دهیم. «سأنبّئكبتأویلمالمتستطع...» 5 - حوادث ظاهرى، گاهى جنبهى باطنى هم دارد. «تأویل مالم تستطع علیه صبراً» |
||
که فکر هیچ مهندس چنین گره نگشاد |
|||
۳ آذر ۱۳۹۶
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: RAMONA
نام تیم: آژاکس
پیام:
۱۲,۷۱۷
عضویت از: ۳۰ بهمن ۱۳۹۰
از: همين حوالى...
طرفدار:
- همه ی بازیکنای بارسا + فابرگاس - استقلال♥ - اسپانیا - خسرو حیدری - گواردیولا و انریکه گروه:
- کاربران عضو - لیگ فانتزی - مدیران گالری - ناظرين انجمن - شورای نخبگان سایت - مدیران نظرات |
سوره كهف آيه 79 آيه أَمَّا السَّفِينَةُ فَكَانَتْ لِمَسَكِينَ يَعْمَلُونَ فِى الْبَحْرِ فَأَرَدْتُّ أَنْ أَعِيبَهَا وَكَانَ وَرَآءَهُم مَّلِكٌ يَأْخُذُ كُلَّ سَفِينَةٍ غَصْباً ترجمه اما آن كشتى (كه سوراخ كردم) از آنِ بینوایانى بود كه در دریا كار مىكردند. خواستم آن را معیوبش كنم، (چون) در كمین آنان پادشاهى بود كه غاصبانه و به زور، هر كشتى (سالمى) را مىگرفت. نکته ها «وراء» به هر مكان پنهانى و پوشیده گفته مىشود؛ خواه آن مكان روبروى انسان باشد، یا پشت سر او. آنچه را انسان مشاهده مىكند، یك چهرهى ظاهرى امور است كه چه بسا براى آن، چهرهى باطنى نیز وجود داشته باشد. ظاهر كارهاى خضر در دیدگاه حضرت موسى كار خلاف بود، ولى در باطن آن، راز و رمز و حقیقتى نهفته بود. خضر، كشتى را بهگونهاى سوراخ نكرد كه آب در آن رفته وسبب غرق شود، بلكه آن را معیوب ساخت. چهبسا عیبها ونواقصى كه مصلحتها در آن است.(81) معیوب كردن كشتى براى آن بود كه به دست آن پادشاه ستمگر نیفتد و آن بینوایان، بینواتر نشوند. در واقع دفع اَفسد به فاسد بود، كه این كار همه كس نیست و تشخیص اهمّ و مهم كار دین شناسان عمیق است. اهلبیتعلیهم السلام، گاهى برخى یاران خالص خود را در حضور دیگران نكوهش و عیبجویى مىكردند، تا مورد سوءظنّ حكومت ستمگر قرار نگیرند و جانشان سالم بماند. چنان كه امام صادق علیه السلام از زراره انتقاد علنى كرد تا از آزار عبّاسیان درامان باشد، سپس به او پیام داد كه براى حفظ جان تو چنین كردم. آنگاه این آیه را تلاوت كردند: «اما السفینة...» و فرمودند: تو بهترین كشتى این دریایى كه طاغوت در پى تو و مراقب توست.(82) كسانى پا به دنیاى اسرار گذاشته و به باطن اشیا آگاه مىشوند كه از مرحلهى ظاهر گذشته باشند، همچون موسى علیه السلام كه عالم به شریعت بود و به آن عمل مىكرد، در دورهى همراهى با خضر، به اسرار باطنى نیز آگاه شد. 81) بسا شكست كز آن كارها درست شود كلید رزق گدا پاى لنگ و دست شل است (صائب) 82) تفسیر نورالثقلین. پيام ها 1- مراعات نظم در شیوهى آموزش مهم است. سؤال اوّل از شكستن كشتى بود، ابتدا پاسخ همین سؤال مطرح مىشود. «امّا السفینة» 2- اسرار ناگفته و راز كارها، روزى آشكار مىشود. «امّا السفینة» 3- شخص حكیم، هرگز كار لغو نمىكند و اعمالش براساس حكمت ومصلحت است.(83) «امّا السفینة» 4- افراد متعهّد، باید حافظ حقوق و اموال محرومان باشند. «فكانت لمساكین...» 5 - اولیاى خدا دلسوز مساكین و محرومانند. «لمساكین» 6- چه بسا كسانى با داشتن سرمایه و كار، باز هم درآمدشان براى مخارجشان كافى نباشد و از نظر قرآن، مسكین محسوب شوند. «مساكین یعملون» 7- مشاركت در سرمایه و كار، عقد قانونى و در ادیان قبل نیز بوده است. «مساكین یعملون» 8 - باید حاكمان غاصب را از دستیابى به اموال مردم محروم كرد. «اعیبها... ملك یأخذ» 9- دفع افسد به فاسد جایز ورعایت اهمّ ومهم لازم است. «اعیبها... ملك یأخذ» 10- طاغوتها به كم راضى نیستند. به فقرا و سرمایههاى اندك هم رحم نمىكنند. «یأخذ كل سفینةٍ» 11- هر چند كار خضر به فرمان خدا بود، «ما فعلتُه عن أمرى» امّا براى رعایت ادب، عیبدار ساختن كشتى را به خود نسبت داد. «أعیبها» 12- كار پیامبران معمولاً براساس قوانین ظاهرى است، امّا وظیفهى خضر، براساس واقعیّات بود. «اردت ان اعیبها... ملك یأخذ» 83) گر خضر، در بحر كشتى را شكست صد درستى، در شكست خضر هست (مولوى) |
||
که فکر هیچ مهندس چنین گره نگشاد |
|||
۱۹ آذر ۱۳۹۶
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: RAMONA
نام تیم: آژاکس
پیام:
۱۲,۷۱۷
عضویت از: ۳۰ بهمن ۱۳۹۰
از: همين حوالى...
طرفدار:
- همه ی بازیکنای بارسا + فابرگاس - استقلال♥ - اسپانیا - خسرو حیدری - گواردیولا و انریکه گروه:
- کاربران عضو - لیگ فانتزی - مدیران گالری - ناظرين انجمن - شورای نخبگان سایت - مدیران نظرات |
سوره كهف آيه 80 و 81 آيه وَأَمَّا الْغُلَمُ فَكَانَ أَبَوَاهُ مُؤْمِنَيْنِ فَخَشِينَآ أَن يُرْهِقَهُمَا طُغْيَناً وَ كُفْراً فَأَرَدْنَآ أَن يُبْدِلَهُمَا رَبُّهُمَا خَيْراً مِّنْهُ زَكَوةً وَأَقْرَبَ رُحْماً ترجمه و امّا نوجوان (كه او را كشتم) پدر و مادرش هر دو مؤمن بودند. ترسیدیم كه او آن دو را به كفر و طغیان وا دارد. (از این رو) خواستیم كه پروردگارشان به جاى او (فرزندى) پاكتر و بهتر و با محبّتتر به آن دو بدهد. نکته ها «اِرهاق» به معناى وادار كردن دیگرى به كارى است كه انجام آن براى او دشوار و طاقتفرسا باشد. در حدیث آمده است: خداوند به جاى آن پسر، دخترى به آن دو مؤمن داد كه از نسل او هفتاد پیامبر پدید آمدند.(84) گاهى فرزند، سبب انحراف و كفر والدین مىشود، «خشینا أن یُرهقهما...» گاهى هم والدین فطرت پاك و توحیدى فرزند را به كفر و آیینهاى انحرافى مىكشانند. چنانكه پیامبراكرمصلى الله علیه وآله فرمودند: هر فرزندى، به طور فطرى خداشناس و مؤمن است، مگر آنكه پدر و مادر او را تغییر دهند.(85) 84) تفسیر نورالثقلین. 85) كلّ مولودٍ یولد على الفطرة حتّى یكون ابواه یهوّدانه و ینصّرانه». بحار، ج3، ص 282. پيام ها 1- اولیاى خدا كار لغو و بىجهت نمىكنند، گرچه در ظاهر خلاف به نظر آید. «اما الغلام» 2- مرگ فرزند، بهتر از آن است كه بد عاقبت و موجب فساد و طغیان شود. «یرهقهما طغیاناً و كفراً» 3- خداوند به پدر و مادر با ایمان، عنایت خاص دارد. «ابواه مؤمنین فخشینا» 4- گاهى جسم باید فداى فكر بشود. فرزند كشته مىشود تا ایمان پدر و مادر محفوظ بماند. «خشینا ان یرهقهما» 5 - باید فتنهها را پیشبینى كرد و از ریشه خشكاند. «خشینا ان یرهقهما» 6- طغیان و سركشى زمینهى كفر است. (طغیان» قبل از «كفر» آمده است.) 7- ارادهى مردان خدا، ارادهى خداست. «اردنا ان یبدِلهما» 8 - اولیاى خدا هم مسئولیّت دارند و هم در اندیشهى آیندهى مردم مىباشند. «اردنا ان یبدِلهما» 9- گاهى دلیل گرفتار شدن مؤمنین به بعضى ناگوارىها، حفظ ایمان و عقیده خود آنان است. «یبدِلَهما خیراً منه» 10- اگر خداوند چیزى را از مؤمن گرفت، بهتر از آن را به او مىدهد. «یبدِلهما ربّهما خیراً منه» 11- از بین رفتن فرزنذ ناصالح و جایگزینى آن با فرزند صالح، جلوهاى از ربوبیّت خداوند است. «یبدِلَهما ربّهما خیراً منه» 12- تنها پاكى و صلاح فرزندان كافى نیست، باید نسبت به پدر و مادر مهربان باشند. «زكوة واقرب رحماً» 13- آنچه ارزش است، سلامت، پاكى ومحبّت به والدین است، نه دختر یا پسر بودن فرزند. «زكوةً و اقرب رحماً» |
||
که فکر هیچ مهندس چنین گره نگشاد |
|||
۲۲ آذر ۱۳۹۶
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: RAMONA
نام تیم: آژاکس
پیام:
۱۲,۷۱۷
عضویت از: ۳۰ بهمن ۱۳۹۰
از: همين حوالى...
طرفدار:
- همه ی بازیکنای بارسا + فابرگاس - استقلال♥ - اسپانیا - خسرو حیدری - گواردیولا و انریکه گروه:
- کاربران عضو - لیگ فانتزی - مدیران گالری - ناظرين انجمن - شورای نخبگان سایت - مدیران نظرات |
سوره كهف آيه 82 آيه وَ أَمَّا الْجِدَارُ فَكَانَ لِغُلَمَيْنِ يَتِيمَيْنِ فِى الْمَدِينَةِ وَكَانَ تَحْتَهُ كَنزٌ لَّهُمَا وَكَانَ أَبُوهُمَا صَلِحاً فَأَرَادَ رَبُّكَ أَن يَبْلُغَآ أَشُدَّهُمَا وَ يَسْتَخْرِجَا كَنزَهُمَا رَحْمَةً مِّن رَّبِّكَ وَمَا فَعَلْتُهُ عَنْ أَمْرِى ذَلِكَ تَأْوِيلُ مَا لَمْ تَسْطِع عَّلَيْهِ صَبْراً ترجمه و امّا آن دیوار، از آنِ دو نوجوان یتیم در آن شهر بود و زیر آن دیوار، گنجى براى آن دو بود و پدرشان مردى صالح بود. پس پروردگارت اراده كرد كه آن دو به حدّ رشد (و بلوغ) خود برسند و گنج خویش را كه رحمتى از سوى پروردگارت بود استخراج كنند و من این كارها را خودسرانه انجام ندادم. این بود تأویل و راز آنچه نتوانستى بر آن صبر و شكیبایى ورزى. نکته ها پیامبراكرمصلى الله علیه وآله در روایتى فرمودند: آن گنج، كلماتى حكیمانه بود كه بر صحیفهاى از طلا نوشته شده بود. مضمون آن حكمتها این بود: تعجّب از كسى كه ایمان به تقدیر الهى دارد، چرا محزون مىشود!؟ شگفت از كسى كه یقین به مرگ دارد، چرا شاد است، یقین به حساب دارد، چرا غافل است، یقین به رزق دارد، چرا خود را به زحمت بیش از اندازه مىاندازد و یقین به دگرگونى دنیا دارد، چرا به آن اطمینان مىكند!؟(86) طبق احادیث، لطف و رحمت خدا مخصوص فرزندان بىواسطه نیست، بلكه در نسلهاى بعدى هم تأثیر دارد و نیكوكارى اجداد، موجب عنایت خدا به ذریّهى آنان مىشود.(87) امام صادق علیه السلام فرمود: خداوند به موسى وحى كرد: من فرزندان را به خاطر خوبىِ پدران پاداش مىدهم. سپس فرمود: اگر به ناموس مردم خیانت كنید، به ناموس شما خیانت مىشود. «كما تَدین تدان».(88) یك جا فرزند به خاطر حفظ ایمان والدین كشته مىشود، و در جاى دیگر به خاطر صالح بودن پدر، پیامبرى كارگرى مىكند تا سرمایه به دست فرزند برسد. وقتى بعضى به امام مجتبى علیه السلام به خاطر صلح با معاویه اعتراض كردند، فرمود: مگر نمىدانید خضر براى مصلحت، كشتى را سوراخ كرد و نوجوانى را كشت و كارهاى او مورد غضب موسى قرار گرفت؟ اى مردم! اگر صلح را نمىپذیرفتم همهى شیعیان روى زمین نابود مىشدند. «لولا ما اَتیتُ لما ترك من شیعتنا على وجه الارض احدٌ الاّ قُتل».(89) «قریة» و «مدینة» هردو به یك معنى مىباشد. چنانكه در آیهى 77 فرمود: «اَتَیا اهل قریة» در اینجا مىفرماید: «فى المدینة».(90) «اَشُدّ»، جمع «شدّة»، و «یبلغا اشُدّهما» یعنى تا آنان به تمام رشد خود برسند. 86) تفسیر مجمعالبیان. 87) تفسیر نورالثقلین. 88) تفسیر نورالثقلین. 89) تفسیر نورالثقلین. 90) به گفته دوست دانشمندمان آقاى كلباسى: اگر در قرآن كلمات «قریة» و «مدینة» را بررسى كنیم مشاهده خواهیم كرد كه مدینة در مواردى است كه در آن نور هدایت تابیده باشد و هركجا نور هدایت نباشد، قریة گفته شده است. پيام ها 1- كودك نابالغ نیز مىتواند مالك باشد، امّا شرط تصرّف در اموال، توانمندى و رشد است. «كنز لهما، حتّى یبلغا اشدّهما» 2- ذخیره سازى ثروت براى فرزندان، جایز است. «كنزلهما و كان ابوهما صالحاً» ولى زراندوزى اگر بدون انفاق باشد ممنوع است. 3- حفظ اموال یتیمان، واجب است. «لغلامین یتیمین» 4- كارهاى خوبِ پدر، در زندگى فرزندان اثر دارد. «ابوهما صالحاً» 5 - خضر، پیامبر بوده است. «ما فعلته عن امرى» 6- گاهى حوادث داراى تحلیل و تفسیر عمیق و در مسیر رشد انسان است. هدف از این دورهها، رشد موسى بود. «أراد ربّك، رحمةً من ربّك» 7- در برابر خدا باید مؤدّبانه سخن گفت. حضرت خضر آنجا كه سخن از عیب و نقص است، به خود نسبت مىدهد، «أردتُ أن اَعیبها» و آنجا كه محدودهى كار الهى است، به خدا نسبت مىدهد. «أراد ربّك أن یبلغا اشدّهما» 8 - ارادهى اولیاى خدا، اراده خداست. «أردتُ، أردنا، أراد ربّك» |
||
که فکر هیچ مهندس چنین گره نگشاد |
|||
۳ دی ۱۳۹۶
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: RAMONA
نام تیم: آژاکس
پیام:
۱۲,۷۱۷
عضویت از: ۳۰ بهمن ۱۳۹۰
از: همين حوالى...
طرفدار:
- همه ی بازیکنای بارسا + فابرگاس - استقلال♥ - اسپانیا - خسرو حیدری - گواردیولا و انریکه گروه:
- کاربران عضو - لیگ فانتزی - مدیران گالری - ناظرين انجمن - شورای نخبگان سایت - مدیران نظرات |
سوره كهف آيه 83 آيه وَيَسْئَلُونَكَ عَن ذِى الْقَرْنَيْنِ قُلْ سَأَتْلُواْ عَلَيْكُم مِّنْهُ ذِكْراً ترجمه و از تو درباره ذوالقرنین مىپرسند. بگو: بهزودى از او یادى بر شما خواهم كرد. نکته ها «قَرن»، دو معنا دارد: یكى دوران طولانى و دیگرى به معناى شاخ حیوان، و ذوالقرنین را از آن جهت بدین وصف نامیدهاند كه یا حكومت طولانى داشته و یا آنكه دو رشته موى خود را مثل دو شاخ مىبافته و یا روى كلاه او دو شاخك قرار داشته است. همچنین ممكن است مراد از «قَرنَین» شرق و غرب جهان باشد،(91) كه چون او به تمام شرق و غرب عالم سلطه پیدا كرده بوده «ذوالقرنین» نامیده شده است. امام باقرعلیه السلام فرمودند: «ذوالقرنین» پیامبر نبود، لیكن مرد صالحى بود كه خدا او را دوست مىداشت و او قوم خود را به تقوا سفارش مىكرد. مردم بر یك طرف سر او ضربهاى وارد كردند و او تا مدّتى ناپدید شد، پس از آن به سوى مردم بازگشت و دعوت خود را تكرار كرد، مردم به سمت دیگر سر او ضربهاى زدند. آنگاه امام فرمود: در میان شما نیز شخصى با این خصوصیات است.(92) بنابراین به خاطر این دو ضربه به ذوالقرنین معروف بوده است. تفسیر نمونه با توجّه به اظهارات چند مورّخ یونانى و چند فراز از تورات (كتاب اشعیا، فصل 46، شمارهى 28 و 11) و كشف مجسمهى كورش در قرن نوزدهم میلادى كه تاجى با دو شاخ بر سر داشت، ذوالقرنین را با كورش بیشتر تطبیق مىدهد، ولى مرحوم شعرانى، در حاشیه تفسیر ابوالفتوح، ذوالقرنین را همان اسكندر مقدونى مىداند كه از سیزده سالگى شاگرد ارسطو بوده است. و صاحب تفسیر المیزان او را همان كورش مىداند. به هر حال در اینكه ذوالقرنین چه مدّت حكومت كرده و نام واقعى او چیست و چند سال عمر كرده وآیا بشر بوده یا فرشته، پیامبر یا عبد صالح؟ اسكندر بوده یا كورش؟ چرا ذوالقرنین نام دارد؟ امكاناتش چه بوده، محدودهى حكومتش كجا بود؟ طول و عرض و مشخصات سدى كه ساخت چه بود؟ چه زمانى بود؟ آیا این سدّ همان دیوار چین است یا نه؟ سخنان بسیارى بیان شده وبحث در جزئیّات آن چندان مفید نیست. باید دنبال هدفها رفت، نه مسائل جزئى كه در آنها هیچ رشدى نیست. 91) چنانكه عربها مىگویند: «قرنى الشمس» یعنى دو شاخ آفتاب كه مراد شرق و غرب عالم است. 92) تفسیرنورالثقلین ؛ كمالالدین صدوق. پيام ها 1- انبیا مرجع مردم وپاسخگوى سؤالات آنان بودهاند. «یسئلونك عن ذى القرنین» 2- رهبر ومبلّغ دینى باید با تاریخ و حوادث مهم آشنا باشد. «یسئلونك...» آنكه پیشواى مردم شد، از او سؤالات مختلفى مىكنند، چنانكه در آیات دیگر سؤال از روح مطرح است. 3- سؤالات بجا و منطقى مردم را بىپاسخ نگذاریم. «سأتلوا» 4- در پاسخ سؤالها، شتابزده جواب ندهیم. «سأتلوا» 5 - تاریخ وبازگویى آن، به اندازهاى كه در آن تذكّر و عبرت باشد ارزشمند است. «سأتلوا علیكم منه ذكراً» 6- پرسشهاى مردم، زمینهى نزول بعضى از آیات بوده است. «یسئلونك... قل...» |
||
که فکر هیچ مهندس چنین گره نگشاد |
|||
۸ دی ۱۳۹۶
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: RAMONA
نام تیم: آژاکس
پیام:
۱۲,۷۱۷
عضویت از: ۳۰ بهمن ۱۳۹۰
از: همين حوالى...
طرفدار:
- همه ی بازیکنای بارسا + فابرگاس - استقلال♥ - اسپانیا - خسرو حیدری - گواردیولا و انریکه گروه:
- کاربران عضو - لیگ فانتزی - مدیران گالری - ناظرين انجمن - شورای نخبگان سایت - مدیران نظرات |
سوره كهف آيه 84 و 85 آيه إِنَّا مَكَّنَّا لَهُ فِى الْأَرْضِ وَءَاتَيْنَهُ مِن كُلِّ شَىْءٍ سَبَباً فَأَتْبَعَ سَبَباً ترجمه همانا ما در زمین به او (ذوالقرنین) قدرت دادیم و از هر چیزى وسیلهاى به او عطا كردیم. پس او در پى سبب رفت (وسفر خود را آغاز كرد). نکته ها در دعایى كه حضرت علىعلیه السلام تعلیم آن جوان بلخى داد، (دعاى مشلول) مىخوانیم: «یا من نَصر ذى القرنین على ملوك الجبابرة» اى خدایى كه ذوالقرنین را بر پادشاهان ستمگر پیروز كردى. و در حدیثى آن حضرت، ذوالقرنین را كسى مىداند كه نشانهى پادشاهى و نبوّت داشته و به همه چیز، آگاهى داشته تا حقّ را از باطل بشناسد و خداوند شهرها و دلها را تسلیم او گرداند.(93) ذوالقرنین و سلیمان، دو مؤمن بودند كه حاكم زمین شدند و بخت النصر و نمرود دو كافر كه حاكم زمین شدند.(94) قدرتى را كه خداوند به اولیاى خویش مىدهد، (همچون حضرت سلیمان و یوسف و برخى مؤمنان) براى استفاده در راه خداست. قرآن درباره بندگان خوب خدا مىفرماید: «الّذین ان مكنّاهم فىالارض اقاموا الصلوة...»(95) آنان كسانى هستند كه اگر تمكّن و قدرت به آنان دهیم به اقامهى نماز و پرداخت زكات و احیاى امربهمعروف و نهىاز منكر مىپردازند. واز كسانى كه از قدرت خود در مسیر ناحق استفاده كنند، انتقاد كرده و مىفرماید: «كم اهلكنا قبلهم من قرنٍ مكنّاهم فىالارض»(96) چه بسیار كسانى را كه پیش از شما هلاك كردیم، زیرا از قدرت وحكومت خود سوءاستفاده مىكردند. 93) تفسیرنورالثقلین. 94) تفسیر نورالثقلین. 95) حج، 41. 96) انعام، 6. پيام ها 1- خداوند بر همهى هستى واسباب طبیعى، حاكم است و به هر كس بخواهد مكنت و قدرت مىدهد. «مَكنّا له» ولى بهرهورى صحیح، در سایهى حسن نیّت و حسن تدبیر انسان است. «فاَتبَع سببا» 2- گاهى خداوند همه گونه امكانات را در اختیار بعضى قرار مىهد. «مكنّاله... آتیناه من كلّ شىء سببا» 3- نظام طبیعى، نظام سبب و مسبّب است و هر چیزى سببى دارد كه باید آن را شناخت ودر پى آن رفت. «من كلّ شىءٍ سبباً فاَتْبع سببا» بندگان خاص خدا نیز باید به وسیلهى اسباب و امكانات طبیعى، اهداف حقّ را دنبال كنند. 4- مهمتر از داشتن امكانات و قدرت، خوب استفاده كردن است. «آتیناه...سبباً فاَتْبع سبباً» 5 - ذوالقرنین علاوه بر داشتن امكانات، از دانش بكارگیرى اسباب نیز برخوردار بود. «فاَتْبَع سببا» |
||
که فکر هیچ مهندس چنین گره نگشاد |
|||
۱۰ دی ۱۳۹۶
|
این عنوان قفل شده است!
|
شما میتوانید مطالب را بخوانید. |
شما نمیتوانید عنوان جدید باز کنید. |
شما نمیتوانید به عنوانها پاسخ دهید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را ویرایش کنید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را حذف کنید. |
شما نمیتوانید نظرسنجی اضافه کنید. |
شما نمیتوانید در نظرسنجیها شرکت کنید. |
شما نمیتوانید فایلها را به پیام خود پیوست کنید. |
شما نمیتوانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید. |