در حال دیدن این عنوان: |
۵ کاربر مهمان
|
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!
|
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... | ||
نام کاربری: Heavenly.Girl
نام تیم: پورتو
پیام:
۱۲,۸۵۳
عضویت از: ۵ اسفند ۱۳۹۲
از: تهران
طرفدار:
- ليونل مسي - لیونل مسي - پرسپوليس - ایران گروه:
- کاربران عضو - لیگ فانتزی - ناظرين انجمن - مدیران اخبار |
نقل قول Sentimental.Girl نوشته:از چی بگم براتون؟ عهههه سلام |
||
who don't pay attention to you |
|||
۲۴ شهریور ۱۳۹۷
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... | ||
نام کاربری: Daughter.of.Eve
نام تیم: مالاگا
پیام:
۶,۹۵۲
عضویت از: ۲۰ مهر ۱۳۹۰
از: تبريز
طرفدار:
- مسي - پویول-ژاوی-کرایف - تراکتور سازی تبریز(تيراختور) - آرژانتين و اسپانيا - پپ گوارديولا گروه:
- کاربران عضو - مدیران انجمن - مترجمین اخبار - لیگ فانتزی |
نقل قول Sentimental.Girl نوشته:از چی بگم براتون؟ سلام از هر چی دل تنگت میخواد |
||
۲۴ شهریور ۱۳۹۷
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... | ||
نام کاربری: Carles.Luis.Suárez
پیام:
۱۱,۸۱۳
عضویت از: ۸ بهمن ۱۳۹۰
از: همدان
طرفدار:
- همه **** - ronaldinho - هیچ کدام - آرژانتين -اسپانيا - آرش برهاني - آرسن ونگر - ***** گروه:
- کاربران عضو |
نقل قول Sentimental.Girl نوشته:از چی بگم براتون؟ سلام پشت سرهم اتفاقای خوب داره میفته تو سایت |
||
گاه رنگها برای تو بیرنگ می شود . گاه خاطری به یاد تو خشنود و دلخوش است ، گاهی لبی برای تو لبخند میزند . گاهی نفس ز سینه نمی آید از غمت ، گاهی ز شوق بودنت ، نفسی بند می شود |
|||
۲۵ شهریور ۱۳۹۷
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... | ||
نام کاربری: Daughter.of.Eve
نام تیم: مالاگا
پیام:
۶,۹۵۲
عضویت از: ۲۰ مهر ۱۳۹۰
از: تبريز
طرفدار:
- مسي - پویول-ژاوی-کرایف - تراکتور سازی تبریز(تيراختور) - آرژانتين و اسپانيا - پپ گوارديولا گروه:
- کاربران عضو - مدیران انجمن - مترجمین اخبار - لیگ فانتزی |
نقل قول ̿ ̿/ ͇ ͇ ||̶͇̿ ̶͇̿ ̶͇̿)|̶̿ ̶̿ ̶̿ ̶̿| نوشته:نقل قول Sentimental.Girl نوشته:از چی بگم براتون؟ سلام پشت سرهم اتفاقای خوب داره میفته تو سایت آره انشالله تا آخر سال همینجوری اتفاقای خوب میبینیم برا همه |
||
۲۵ شهریور ۱۳۹۷
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... | ||
نام کاربری: Heavenly.Girl
نام تیم: پورتو
پیام:
۱۲,۸۵۳
عضویت از: ۵ اسفند ۱۳۹۲
از: تهران
طرفدار:
- ليونل مسي - لیونل مسي - پرسپوليس - ایران گروه:
- کاربران عضو - لیگ فانتزی - ناظرين انجمن - مدیران اخبار |
کاش میشد محرم تموم نشه ...
|
||
who don't pay attention to you |
|||
۲۶ شهریور ۱۳۹۷
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... | ||
نام کاربری: RAMONA
نام تیم: آژاکس
پیام:
۱۲,۷۱۷
عضویت از: ۳۰ بهمن ۱۳۹۰
از: همين حوالى...
طرفدار:
- همه ی بازیکنای بارسا + فابرگاس - استقلال♥ - اسپانیا - خسرو حیدری - گواردیولا و انریکه گروه:
- کاربران عضو - لیگ فانتزی - مدیران گالری - ناظرين انجمن - شورای نخبگان سایت - مدیران نظرات |
حکم هیئتی که ساعت یک ربع به یک با صدای طبل و بلندگو مردمو با وحشت از خواب بلندگو می کنه چیه؟ 😑😑😑😑 بی مغز مزاحم تو نمیخواد عزاداری کنی کثافط 😑😑😑 |
||
که فکر هیچ مهندس چنین گره نگشاد |
|||
۲۶ شهریور ۱۳۹۷
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... | ||
نام کاربری: Heavenly.Girl
نام تیم: پورتو
پیام:
۱۲,۸۵۳
عضویت از: ۵ اسفند ۱۳۹۲
از: تهران
طرفدار:
- ليونل مسي - لیونل مسي - پرسپوليس - ایران گروه:
- کاربران عضو - لیگ فانتزی - ناظرين انجمن - مدیران اخبار |
نقل قول ریـحــانـه نوشته:حکم هیئتی که ساعت یک ربع به یک با صدای طبل و بلندگو مردمو با وحشت از خواب بلندگو می کنه چیه؟ 😑😑😑😑 بی مغز مزاحم تو نمیخواد عزاداری کنی کثافط 😑😑😑 اره اینا همش نصفه شب دسته هاشون میره، خیلی بده بابا ملت مریض دارن پیر دارن. ملت از دین زده میشن خب |
||
who don't pay attention to you |
|||
۲۶ شهریور ۱۳۹۷
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... | ||
نام کاربری: HEYHAT
پیام:
۴,۲۰۲
عضویت از: ۵ آبان ۱۳۹۰
از: هیچستان
طرفدار:
- ژاوی - کرایف - ? - اسپانیا منهای خوکها_به امید استقلال - ? - پپ کبیر - ? گروه:
- کاربران عضو |
بهشت زهرا همیشه برام جایی بوده که اون دو تا حس یا نیروی درونی متضاد بیشتر خودش رو نشون میده، حسی که من رو به حقیقت مرگ می خونه و دوست داره من رو جای اون عزیز تازه سفر کرده ببینه و بگه این جای تنگ و تاریک و نمور یک روز بی هیچ تعارف و منتی تو رو هم در آغوش خودش میگیره. نمیدونم شاید اون حس ترحم و ناراحت کننده ای که برای رفتگانمون داریم در واقع ترحم و دلسوزی برای خودمونه، وقتی فقط کارهای خوبش رو در ذهن مرور می کنیم و عمیقا و از ته دلمون دوست داریم ببخشیمش تا شاید روزی ما رو هم ببخشن. گریه و ناله ی راحتِ زنا؛ مردایی که دوست ندارن کسی گریه شون رو ببینه و دست رو جلوی صورت گرفتن و شونه هایی که هر از گاهی تکون می خوره، برای کسی که تمام خاطراتش شاید فقط برای یک نسل باقیه و بعدش گرد و غبار فراموشی همه ی اون چیزی رو که عمری صرف ساختن و به دست آوردنش کردی رو در خودش می بلعه. و حسی که در وجودت داره تمام اون حقیقت رو انکار می کنه و میل به نامیرایی و اینکه این حقیقت فقط برای دیگرانه و من هنوز فرصت زیادی دارم، داره تو رو از اون حقیقت دور می کنه. پدربزرگ من هم به جوار رحمت حق رفت، 83 سال زندگی در حافظه ی تاریخ بیشتر از چشم بر هم زدنی نیست، پایان یا شاید آغازی که داره انتظار همه مون رو میکشه.وقتی سعی می کردم تا پرده ی اشکم رو کنار بزنم تا توی آرمگاه ابدیش برای آخرین بار صورتش رو ببینم اما بعد چند ثانیه دوباره تصویر محو میشد، وقتی محاسن سفیدش رو که همیشه با شونه ی کوچیک جیبیش مرتبشون میکرد رو روی خاک سرد گور دیدم، وقتی صدای قرائت عبدالباسط رو که باد گاهی صداش رو قوی و نزدیک می کرد و گاهی دور و نامفهوم این حقیقت رو به خودم نزدیک تر از هر زمانی دیدم، انا لله و انا الیه راجعون... پدربزرگ رفت و خونه ی امیدمون بی امید شد، قرآن سالخورده ی پدربزرگ که همیشه کنارش بود و تسبیح شاه مقصودی که چند وقت پیش نخش رو براش عوض کردم، کنج خونه داشتن به این حقیقت گواهی میدادن... |
||
همیشه چهره ات را به سوی آفتاب نگه دار سایه ها پشت سرت خواهند افتاد ... |
|||
۲۶ شهریور ۱۳۹۷
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... | ||
نام کاربری: Heavenly.Girl
نام تیم: پورتو
پیام:
۱۲,۸۵۳
عضویت از: ۵ اسفند ۱۳۹۲
از: تهران
طرفدار:
- ليونل مسي - لیونل مسي - پرسپوليس - ایران گروه:
- کاربران عضو - لیگ فانتزی - ناظرين انجمن - مدیران اخبار |
نقل قول We were annihilated, our hopes unfulfilled نوشته:بهشت زهرا همیشه برام جایی بوده که اون دو تا حس یا نیروی درونی متضاد بیشتر خودش رو نشون میده، حسی که من رو به حقیقت مرگ می خونه و دوست داره من رو جای اون عزیز تازه سفر کرده ببینه و بگه این جای تنگ و تاریک و نمور یک روز بی هیچ تعارف و منتی تو رو هم در آغوش خودش میگیره. نمیدونم شاید اون حس ترحم و ناراحت کننده ای که برای رفتگانمون داریم در واقع ترحم و دلسوزی برای خودمونه، وقتی فقط کارهای خوبش رو در ذهن مرور می کنیم و عمیقا و از ته دلمون دوست داریم ببخشیمش تا شاید روزی ما رو هم ببخشن. گریه و ناله ی راحتِ زنا؛ مردایی که دوست ندارن کسی گریه شون رو ببینه و دست رو جلوی صورت گرفتن و شونه هایی که هر از گاهی تکون می خوره، برای کسی که تمام خاطراتش شاید فقط برای یک نسل باقیه و بعدش گرد و غبار فراموشی همه ی اون چیزی رو که عمری صرف ساختن و به دست آوردنش کردی رو در خودش می بلعه. و حسی که در وجودت داره تمام اون حقیقت رو انکار می کنه و میل به نامیرایی و اینکه این حقیقت فقط برای دیگرانه و من هنوز فرصت زیادی دارم، داره تو رو از اون حقیقت دور می کنه. پدربزرگ من هم به جوار رحمت حق رفت، 83 سال زندگی در حافظه ی تاریخ بیشتر از چشم بر هم زدنی نیست، پایان یا شاید آغازی که داره انتظار همه مون رو میکشه.وقتی سعی می کردم تا پرده ی اشکم رو کنار بزنم تا توی آرمگاه ابدیش برای آخرین بار صورتش رو ببینم اما بعد چند ثانیه دوباره تصویر محو میشد، وقتی محاسن سفیدش رو که همیشه با شونه ی کوچیک جیبیش مرتبشون میکرد رو روی خاک سرد گور دیدم، وقتی صدای قرائت عبدالباسط رو که باد گاهی صداش رو قوی و نزدیک می کرد و گاهی دور و نامفهوم این حقیقت رو به خودم نزدیک تر از هر زمانی دیدم، انا لله و انا الیه راجعون... پدربزرگ رفت و خونه ی امیدمون بی امید شد، قرآن سالخورده ی پدربزرگ که همیشه کنارش بود و تسبیح شاه مقصودی که چند وقت پیش نخش رو براش عوض کردم، کنج خونه داشتن به این حقیقت گواهی میدادن... چقد قشنگ نوشتید تسلیت میگم .. پ.ن: پیر خونواده که میره، انگار مصیبتا تازه شروع میشن؛ بعد بابابزرگم تقریبا یه گره تو زندگی هممون افتاد... واقعا راست میگن حضورشون برکت ه. |
||
who don't pay attention to you |
|||
۲۶ شهریور ۱۳۹۷
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... | ||
نام کاربری: Ice.Girl
پیام:
۴,۳۰۴
عضویت از: ۸ شهریور ۱۳۸۹
از: mashhad
طرفدار:
- همه به خصوص فابرگاس - رونالدينيو - پرسپوليس - آلمان و اسپانيا - فقط علی کریمی - پپ گواریولا و یورگن کلوپ - قطبی-ابراهیم زاده گروه:
- کاربران عضو |
نقل قول We were annihilated, our hopes unfulfilled نوشته:بهشت زهرا همیشه برام جایی بوده که اون دو تا حس یا نیروی درونی متضاد بیشتر خودش رو نشون میده، حسی که من رو به حقیقت مرگ می خونه و دوست داره من رو جای اون عزیز تازه سفر کرده ببینه و بگه این جای تنگ و تاریک و نمور یک روز بی هیچ تعارف و منتی تو رو هم در آغوش خودش میگیره. نمیدونم شاید اون حس ترحم و ناراحت کننده ای که برای رفتگانمون داریم در واقع ترحم و دلسوزی برای خودمونه، وقتی فقط کارهای خوبش رو در ذهن مرور می کنیم و عمیقا و از ته دلمون دوست داریم ببخشیمش تا شاید روزی ما رو هم ببخشن. گریه و ناله ی راحتِ زنا؛ مردایی که دوست ندارن کسی گریه شون رو ببینه و دست رو جلوی صورت گرفتن و شونه هایی که هر از گاهی تکون می خوره، برای کسی که تمام خاطراتش شاید فقط برای یک نسل باقیه و بعدش گرد و غبار فراموشی همه ی اون چیزی رو که عمری صرف ساختن و به دست آوردنش کردی رو در خودش می بلعه. و حسی که در وجودت داره تمام اون حقیقت رو انکار می کنه و میل به نامیرایی و اینکه این حقیقت فقط برای دیگرانه و من هنوز فرصت زیادی دارم، داره تو رو از اون حقیقت دور می کنه. پدربزرگ من هم به جوار رحمت حق رفت، 83 سال زندگی در حافظه ی تاریخ بیشتر از چشم بر هم زدنی نیست، پایان یا شاید آغازی که داره انتظار همه مون رو میکشه.وقتی سعی می کردم تا پرده ی اشکم رو کنار بزنم تا توی آرمگاه ابدیش برای آخرین بار صورتش رو ببینم اما بعد چند ثانیه دوباره تصویر محو میشد، وقتی محاسن سفیدش رو که همیشه با شونه ی کوچیک جیبیش مرتبشون میکرد رو روی خاک سرد گور دیدم، وقتی صدای قرائت عبدالباسط رو که باد گاهی صداش رو قوی و نزدیک می کرد و گاهی دور و نامفهوم این حقیقت رو به خودم نزدیک تر از هر زمانی دیدم، انا لله و انا الیه راجعون... پدربزرگ رفت و خونه ی امیدمون بی امید شد، قرآن سالخورده ی پدربزرگ که همیشه کنارش بود و تسبیح شاه مقصودی که چند وقت پیش نخش رو براش عوض کردم، کنج خونه داشتن به این حقیقت گواهی میدادن... خدا رحمتشون کنه گریم گرفت اصن متنتونو خوندم |
||
۲۶ شهریور ۱۳۹۷
|
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!
|
شما میتوانید مطالب را بخوانید. |
شما نمیتوانید عنوان جدید باز کنید. |
شما نمیتوانید به عنوانها پاسخ دهید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را ویرایش کنید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را حذف کنید. |
شما نمیتوانید نظرسنجی اضافه کنید. |
شما نمیتوانید در نظرسنجیها شرکت کنید. |
شما نمیتوانید فایلها را به پیام خود پیوست کنید. |
شما نمیتوانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید. |