در حال دیدن این عنوان: |
۱۲ کاربر مهمان
|
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!
|
![]() ![]() ![]() |
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... | ||
![]() ![]() نام کاربری: Daughter.of.Eve
نام تیم: مالاگا
پیام:
۶,۹۵۲
عضویت از: ۲۰ مهر ۱۳۹۰
از: تبريز
طرفدار:
- مسي - پویول-ژاوی-کرایف - تراکتور سازی تبریز(تيراختور) - آرژانتين و اسپانيا - پپ گوارديولا گروه:
- کاربران عضو - مدیران انجمن - مترجمین اخبار - لیگ فانتزی ![]() |
چقدر شب مزخرفیه
|
||
۲۵ مرداد ۱۳۹۹
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... | ||
![]() ![]() نام کاربری: katalan.leo
نام تیم: دورتموند
پیام:
۲,۰۳۹
عضویت از: ۱۴ خرداد ۱۳۹۶
از: tehran
طرفدار:
- مسی و اینیستا - ریوالدو و رونالدینهو - پرسپولیس - ارژانتین - امید عالیشاه - دیگو سیمئونه - رضا مهاجری گروه:
- کاربران عضو - ناظرين انجمن - لیگ فانتزی ![]() |
این روزای کابوس وار ادامه خواهد داشت فقط بازگشت دوباره لالیگاس که میتونه بشوره ببرش حد اقل برای مقطعی البته زودترم میشه مثل استعفای بارتو و رفتن یک سری دیگه بر ما سخت میگذرد این روزها خیلی سخت ولی به یاد داشته باشید این روزارو حتما یادمون باشه چون روزای روشن هم از راه میرسن |
||
۲۵ مرداد ۱۳۹۹
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... | ||
![]() ![]() نام کاربری: sepazz
پیام:
۳,۷۴۹
عضویت از: ۶ شهریور ۱۳۹۰
از: اردبیل
طرفدار:
- هربازیکنی که تو بارسا باشه یا بیاد - کرایف کبیر - ... - اسپانیا-آرژانتین - ... - ... - دایی گروه:
- کاربران عضو ![]() |
تا جنون فاصله ای نیست از این جا که منم.
|
||
FORCA BARCA | |||
۲۵ مرداد ۱۳۹۹
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... | ||
|
نقل قول علی ولی الله نوشته:نقل قول beautiful queen نوشته:چه جالب امروز دقیقا 4 سال و 4 ماه و 4 امین روزیه که اومدم تو این سایت ![]() یا مریم مقدس ![]() حتی یا مریم غیر مقدس ![]() |
||
گداخته از جفای همه گریخته در وفای علی |
|||
۲۵ مرداد ۱۳۹۹
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... | ||
![]() ![]() نام کاربری: katalan.leo
نام تیم: دورتموند
پیام:
۲,۰۳۹
عضویت از: ۱۴ خرداد ۱۳۹۶
از: tehran
طرفدار:
- مسی و اینیستا - ریوالدو و رونالدینهو - پرسپولیس - ارژانتین - امید عالیشاه - دیگو سیمئونه - رضا مهاجری گروه:
- کاربران عضو - ناظرين انجمن - لیگ فانتزی ![]() |
نقل قول capitan5 نوشته:تا جنون فاصله ای نیست از این جا که منم. منم دوروزه سرکار نمیرم همش به این فکر میکنم بازیکنای بارسا شده به این فکر کنن به من هوادار چی میگذره از مدیر و کادر فنی که نا امیدم کلا واقعا اندرس بزرگ بود میدونست کی باید بره ( البته وجودش از بنجلای الان بهتر بود اما حقیقتا توی ذهنش میخواست جا رو برای افرادی مثل ریکی باز کنه) کاری که البا و بوسکس و سوارز باس انجام بدن |
||
۲۶ مرداد ۱۳۹۹
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... | ||
![]() ![]() نام کاربری: Lucho.The.Great
نام تیم: بارسلونا
پیام:
۶۱,۶۳۳
عضویت از: ۱۴ مرداد ۱۳۸۴
از: تهران
طرفدار:
- بویان کرکیچ - یوهان کرویف - پرسپولیس - اسپانیا، آرژانتین - احمد عابدزاده، کریم باقری - فرانک ریکارد - افشین امپراطور گروه:
- لیگ فانتزی - کاربران عضو - مدیران کل ![]() |
|
||
عمری است دخیلم به ضریحی که نداری... |
|||
۳۰ مرداد ۱۳۹۹
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... | ||
|
مگه چند ماه گذشته که دوباره گیر دادن به من؟من نخوام دیگه ازدواج کنم کیو باید ببینم؟ ![]() حالم از هرچی خواستگار و خواستگاریه بهم میخوره. کاش میذاشتن تو حال خودم باشم... اه اعصاب نداااااررررم ![]() ![]() |
||
گداخته از جفای همه گریخته در وفای علی |
|||
۳ شهریور ۱۳۹۹
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... | ||
![]() ![]() نام کاربری: Lucho.The.Great
نام تیم: بارسلونا
پیام:
۶۱,۶۳۳
عضویت از: ۱۴ مرداد ۱۳۸۴
از: تهران
طرفدار:
- بویان کرکیچ - یوهان کرویف - پرسپولیس - اسپانیا، آرژانتین - احمد عابدزاده، کریم باقری - فرانک ریکارد - افشین امپراطور گروه:
- لیگ فانتزی - کاربران عضو - مدیران کل ![]() |
نقل قول beautiful queen نوشته:مگه چند ماه گذشته که دوباره گیر دادن به من؟من نخوام دیگه ازدواج کنم کیو باید ببینم؟ ![]() حالم از هرچی خواستگار و خواستگاریه بهم میخوره. کاش میذاشتن تو حال خودم باشم... اه اعصاب نداااااررررم ![]() ![]() I KNOW ![]() |
||
عمری است دخیلم به ضریحی که نداری... |
|||
۴ شهریور ۱۳۹۹
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... | ||
|
نقل قول یا لثارات الحسین نوشته:نقل قول beautiful queen نوشته:مگه چند ماه گذشته که دوباره گیر دادن به من؟من نخوام دیگه ازدواج کنم کیو باید ببینم؟ ![]() حالم از هرچی خواستگار و خواستگاریه بهم میخوره. کاش میذاشتن تو حال خودم باشم... اه اعصاب نداااااررررم ![]() ![]() I KNOW ![]() دقیقا چیو؟🤔 ----------------------------------- قوانین مورفی: وقتی نمیخوای ازدواج کنی، تو هیات هزار نفری، با ماسکی که شبیه اردکت کرده سه نفر میان میپرسن :عزیزم شما مجردی؟ ![]() اونوقت اینهمه کسی هست که میخواد ازدواج کنه و ... من موندم اونایی که از رو دوتا چشم اونم توفضای نیمه تاریک، میان میپرسن مجردی دقیقا چی فکر میکنن پیش خودشون؟😑 ![]() قبلنا یه سری ملاک وجود داشت ، مثلا اخلاق یا خوشگلی واقعا آدمای اینطوری چی متوجه میشن؟🤔 الله اعلم🤦 بازم خوبه به اینایی که به خود آدم میگن میشه یه چی گفت که برن😁😁 ![]() |
||
گداخته از جفای همه گریخته در وفای علی |
|||
۷ شهریور ۱۳۹۹
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... | ||
![]() ![]() نام کاربری: Lucho.The.Great
نام تیم: بارسلونا
پیام:
۶۱,۶۳۳
عضویت از: ۱۴ مرداد ۱۳۸۴
از: تهران
طرفدار:
- بویان کرکیچ - یوهان کرویف - پرسپولیس - اسپانیا، آرژانتین - احمد عابدزاده، کریم باقری - فرانک ریکارد - افشین امپراطور گروه:
- لیگ فانتزی - کاربران عضو - مدیران کل ![]() |
ساغر وصل لبالب به لب مستان است در نظر بازیشان اهل نظر حیران است گوئیا مشعله از بام فلک ریزان است چشم جادوی سحر زین شب و تب گریان است امشبی را شه دین در حرمش مهمان است مکن ای صبح طلوع... یا رب این بوی خوش از روضه جان میآید یا نسیمی است کَز آن سوی جهان میآید یا رب این نور صفات از چه مکان میآید عجب این همهمه از حور جنان میآید یا رب این آب حیات از چه دلی جوشان است امشبی را شه دین در حرمش مهمان است مکن ای صبح طلوع... گوش تا گوش همه کَر و فَر دشمن پست شاه بنشسته بر او حلقه یاران الست پیرهن چاک و غزل خوان و صُراحی در دست چار تکبیر زده یکسره بر هرچه که هست خیمه در خیمه صدای سخن قرآن است امشبی را شه دین در حرمش مهمان است مکن ای صبح طلوع... وه از آن آیت رازی که در آن محفل بود مُفتی عقل در این مسئله لایعقل بود عشق میگفت به شب آنچه بر او مشکل بود خُم مِی بود که خون در دل و پا در گِل بود ساغر سرخ شهادت به کف مستان است امشبی را شه دین در حرمش مهمان است مکن ای صبح طلوع... این حسین است که عالم همه دیوانه اوست او چو شمعی است که جانها همه پروانه اوست شرف میکده از مستی پیمانه اوست هر کجا خانه عشق است همه خانه اوست حالیا خیمهگهش بزمگه رندان است امشبی را شه دین در حرمش مهمان است مکن ای صبح طلوع... محرمان حلقه زده در پی پیغامی چند چشم اِنعام مدارید ز اَنعامی چند فرصت عیش نگه دار و بزن جامی چند که نمانده است ره عشق مگر گامی چند در بلاییم ولی عشق بلاگردان است امشبی را شه دین در حرمش مهمان است مکن ای صبح طلوع... امشب است آن که ملائک درِ میخانه زدند گِل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند با من راهنشین باده مستانه زدند قرعه فال به نام من دیوانه زدند یوسف فاطمه را ننگ جهان زندان است امشبی را شه دین در حرمش مهمان است مکن ای صبح طلوع... ظهر فردا عمل مذهب رندان بکنم قطع این مرحله با مُرغ سلیمان بکنم حمله بر شعبده از دولت قرآن بکنم آنچه استاد ازل گفت بکن آن بکنم عاقبت خانه ظلم است جهان ویران است امشبی را شه دین در حرمش مهمان است مکن ای صبح طلوع... نقدها را بود آیا که عیاری گیرند تا همه صومعهداران پی کاری گیرند و به تاریکی شب ره به کناری گیرند صادقان ز آینه صدق، غباری گیرند صحنه مشهد ما صحن نگارستان است امشبی را شه دین در حرمش مهمان است مکن ای صبح طلوع... در شب قدر نگفت از سر و سامان زینب داشت اندیشه فردای یتیمان زینب گفتی از یاد پریشانی طفلان زینب داشت امشب همه گیسوی پریشان زینب این چه خوابی است که در خوابگه شیران است امشبی را شه دین در حرمش مهمان است مکن ای صبح طلوع... ظهر فردا قد رعنای حسین است کمان باز جوید شهِ بییار ز عباس نشان ز علمدار خود آن خسرو شمشاد قدان که به مژگان شکند قلب همه صفشکنان قرص خورشید هم از خجلت او پنهان است امشبی را شه دین در حرمش مهمان است مکن ای صبح طلوع... علی اکبر به اجازت ز پدر خواهشمند صبر از این بیش ندارم چه کنم تا کی و چند جان به رقص آمده از آتش غیرت چو سپند بوسهای بر لب خشکم بزن ای چشمه قند دستی اندر خم زلفی که چنین پیچان است امشبی را شه دین در حرمش مهمان است مکن ای صبح طلوع... او سلیمان زمان است که خاتم با اوست سرّ آن دانه که شد رهزن آدم با اوست نفس همت پاکان دو عالم با اوست زخم شمشیر و سنان چیست که مرهم با اوست پس چه رازی است که خنجر به گلو بُران است امشبی را شه دین در حرمش مهمان است مکن ای صبح طلوع... شام فردا که رسد زینب گریان و دوان در هیاهوی رذیلانه آن اهرِمَنان پرسد از پیکر صد چاک شهِ تشنهزبان که شهیدانِ که اند این همه خونینکفنان جگر رود فرات از دل او سوزان است امشبی را شه دین در حرمش مهمان است مکن ای صبح طلوع... او که دربانی میخانه فراوان کرده نوشِ پیمانه خون بر سر پیمان کرده اشک را پیرهنِ یوسف دوران کرده چنگ بر گونه زده موی پریشان کرده در دل حادثه مجموعِ پریشانان است امشبی را شه دین در حرمش مهمان است مکن ای صبح طلوع... گفت عباس که من از سر جان برخیزم از سر جان و جهان دست فشان برخیزم از سر خواجگی کون و مکان برخیزم من به بویت ز لحد رقصکنان برخیزم این چه روح است و کرامت که در این یاران است امشبی را شه دین در حرمش مهمان است مکن ای صبح طلوع... 🖤 |
||
عمری است دخیلم به ضریحی که نداری... |
|||
۸ شهریور ۱۳۹۹
|
![]() ![]() ![]() |
|
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!
|
شما میتوانید مطالب را بخوانید. |
شما نمیتوانید عنوان جدید باز کنید. |
شما نمیتوانید به عنوانها پاسخ دهید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را ویرایش کنید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را حذف کنید. |
شما نمیتوانید نظرسنجی اضافه کنید. |
شما نمیتوانید در نظرسنجیها شرکت کنید. |
شما نمیتوانید فایلها را به پیام خود پیوست کنید. |
شما نمیتوانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید. |