در حال دیدن این عنوان: |
۳ کاربر مهمان
|
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!
|
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... | ||
نام کاربری: JamesRodríguez
پیام:
۱۳۰
عضویت از: ۱۸ تیر ۱۳۹۳
از: اصفهان
طرفدار:
- ژاوی هرناندس - رونالدینیهو - پرسپولیس - آلمان - پیام صادقیان - کالو آنجلوتی - علی دایی گروه:
- كاربران بلاک شده |
مادر بزرگ در حالی که با دهان بی دندان ، آب نبات قیچی را می مکید ادامه داد : آره مادر ، ُنه ساله بودم که شوهرم دادند ، از مکتب که اومدم ، دیدم خونه مون شلوغه مامانِ خدابیامرزم همون تو هشتی دو تا وشگون ریز ، از لپ هام گرفت تا گل بندازه تا اومدم گریه کنم گفت : هیس ، خواستگار آمده خواستگار ، حاج احمد آقا ، خدا بیامرز چهل و دو سالش بود و من ُنه سالمگفتم : من از این آقا می ترسم ، دو سال از بابام بزرگتره گفتند : هیس ، شکون نداره عروس زیاد حرف بزنه و تو کار نه بیاره حسرت های گذشته را با طعم آب نبات قیچی فرو داد و گفت : کجا بودم مادر ؟ آهان جونم واست بگه ، اون زمون ها که مثل الان عروسک نبود بازی ما یه قل دو قل بود و پسرهام الک دو لک و هفت سنگ سنگ های یه قل دو قل که از نونوایی حاج ابراهیم آورده بودم را ریختند تو باغچه و گفتند : تو دیگه داری شوهر می کنی ، زشته این بازی ها گفتم : آخه .... گفتند: هیس آدم رو حرف بزرگترش حرف نمی زنه بعد از عقد ، حاجی خدا بیامرز،به شوخی منو بغل کرد و نشوند رو طاقچه ، همه خندیدند ولی من ، ننه خجالت کشیدم به مادرم می گفتم : مامان من اینو دوست ندارم مامانم خدا بیامرز ، گفت هیس ، دوست داشتن چیه ؟ عادت می کنی بعد هم مامانت بدنیا اومد با خاله هات و دایی خدابیامرزت ، بیست و خورده ایم بود که حاجی مرد یعنی میدونی مادر ، تا اومدم عاشقش بشم ، افتاد و مرد نه شاه عبدالعظیم با هم رفتیم و نه یه خراسون ، یعنی اون می رفت ، می گفتم : اقا منو نمی بری ؟ می گفت هیس ، قباحت داره زن هی بره بیرون می دونی ننه ، عین یه غنچه بودم که گل نشده ، گذاشتنش لای کتاب روزگار و خشکوندنش مادر بزرگ ، اشکش را با گوشه چارقدش پاک کرد و گفت : آخ دلم می خواست عاشقی کنم ولی نشد ننه اونقده دلم می خواست یه دم پختک را لب رودخونه بخوریم ، نشد دلم پر می کشید که حاجی بگه دوستت دارم ، ولی نگفت حسرت به دلم موند که روم به دیوار ، بگه عاشقتم ولی نشد که بگه گاهی وقتا یواشکی که کسی نبود ، زیر چادر چند تا بشکن می زدم آی می چسبید ، آی می چسبید دلم لک زده بود واسه یک یه قل دو قل و نون بیار کباب ببر ولی دست های حاجی قد همه هیکل من بود ، اگه میزد حکما باید دو روز می خوابیدم یکبار گفتم ، آقا میشه فرش بندازیم رو پشت بوم شام بخوریم ؟ گفت:هیس،دیگه چی با این عهد و عیال، همینمون مونده که انگشت نما شم مادر بزرگ به یه جایی اون دور دورا خیره شد و گفت: می دونی ننه ، بچه گی نکردم ، جوونی هم نکردم یهو پیر شدم ، پیر پاشو دراز کرد و گفت : آخ ننه ، پاهام خشک شده ، هر چی بود که تموم شدآخیش خدا عمرت بده ننه چقدر دوست داشتم کسی حرفمو گوش بده و نگه هیس به چشمهای تارش نگاه کردم ، حسرت ها را ورق زدم و رسیدم به کودکی اش هشتی، وشگون ، یه قل دوقل، عاشقی و ... گفتم مادر جون حالا بشکن بزن ، بزار خالی شی گفت : حالا دیگه مادر ، حالا که دستام دیگه جون ندارن ؟ انگشتای خشک شده اش رو بهم فشار داد ولی دیگه صدایی نداشتند خنده تلخی کرد و گفت : آره مادر جون ، اینقدر به همه هیس نگید بزار حرف بزنن بزار زندگی کنن آره مادر هیس نگو ، باشه؟ خدا از هیس خوشش نمی یاد! |
||
۶ مرداد ۱۳۹۳
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... | ||
نام کاربری: Ali.Rezaei
پیام:
۳,۸۴۳
عضویت از: ۱۳ آذر ۱۳۸۹
از: Behshahr
طرفدار:
- messi - یوهان کرایوف - یه زمانی جوون بودیم، جوونی کردیم : پرسپولیس!! - spain - داداشم که تو زمین های خاکی بازی می کنه!!! - pep - افشین امپراتور گروه:
- کاربران عضو |
یه والپیپر مجانی خوشگل برای دوستان |
||
|
|||
۶ مرداد ۱۳۹۳
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... | ||
نام کاربری: San.Andres
پیام:
۷,۵۵۸
عضویت از: ۲۹ آذر ۱۳۸۹
از: بابل
طرفدار:
- آندرس اینیستا گروه:
- کاربران عضو |
نقل قول sepideh نوشته:آقا سجاد مبارکه.الان زشته بگم شیرینی؟ آره، خیلی. |
||
۶ مرداد ۱۳۹۳
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... | ||
|
نقل قول سجاد نوشته:نقل قول sepideh نوشته:آقا سجاد مبارکه.الان زشته بگم شیرینی؟ آره، خیلی. چه شده؟! |
||
۶ مرداد ۱۳۹۳
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... | ||
نام کاربری: JamesRodríguez
پیام:
۱۳۰
عضویت از: ۱۸ تیر ۱۳۹۳
از: اصفهان
طرفدار:
- ژاوی هرناندس - رونالدینیهو - پرسپولیس - آلمان - پیام صادقیان - کالو آنجلوتی - علی دایی گروه:
- كاربران بلاک شده |
خیلی قشنگ شده آقای رضایی کار کیه؟ |
||
۶ مرداد ۱۳۹۳
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... | ||
نام کاربری: Lucho.The.Great
نام تیم: بارسلونا
پیام:
۶۱,۶۱۶
عضویت از: ۱۴ مرداد ۱۳۸۴
از: تهران
طرفدار:
- بویان کرکیچ - یوهان کرویف - پرسپولیس - اسپانیا، آرژانتین - احمد عابدزاده، کریم باقری - فرانک ریکارد - افشین امپراطور گروه:
- لیگ فانتزی - کاربران عضو - مدیران کل |
نقل قول James Rodríguez نوشته:خیلی قشنگ شده آقای رضایی کار کیه؟ کار ونگوگ ه دیگه. تابلوه. |
||
عمری است دخیلم به ضریحی که نداری... |
|||
۶ مرداد ۱۳۹۳
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... | ||
نام کاربری: Ali.Rezaei
پیام:
۳,۸۴۳
عضویت از: ۱۳ آذر ۱۳۸۹
از: Behshahr
طرفدار:
- messi - یوهان کرایوف - یه زمانی جوون بودیم، جوونی کردیم : پرسپولیس!! - spain - داداشم که تو زمین های خاکی بازی می کنه!!! - pep - افشین امپراتور گروه:
- کاربران عضو |
نقل قول مولای عشق نوشته:نقل قول James Rodríguez نوشته:خیلی قشنگ شده آقای رضایی کار کیه؟ کار ونگوگ ه دیگه. تابلوه. خدایا ما را بکش |
||
|
|||
۶ مرداد ۱۳۹۳
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... | ||
نام کاربری: Ice.Girl
پیام:
۴,۳۰۴
عضویت از: ۸ شهریور ۱۳۸۹
از: mashhad
طرفدار:
- همه به خصوص فابرگاس - رونالدينيو - پرسپوليس - آلمان و اسپانيا - فقط علی کریمی - پپ گواریولا و یورگن کلوپ - قطبی-ابراهیم زاده گروه:
- کاربران عضو |
نقل قول سجاد نوشته:نقل قول sepideh نوشته:آقا سجاد مبارکه.الان زشته بگم شیرینی؟ آره، خیلی. دیگه بهونه ی بهتری پیدا نکردم یادش به خیر مدرسه بودیم هفته ای دو بار بچه ها شیرینی میوردن دلم تنگ شده برا اون روزا |
||
۶ مرداد ۱۳۹۳
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... | ||
نام کاربری: mahsa.barca
پیام:
۳,۰۹۹
عضویت از: ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۲
از: esf
طرفدار:
- david villa .messi - گوارديولا گروه:
- کاربران عضو |
قبضم اومد بوخودا من م**** **ص ندارم الان دوبرابر اومده لامصب |
||
به شکل نمایش کنارم مردمن | |||
۶ مرداد ۱۳۹۳
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... | ||
نام کاربری: MoOn.Girl
پیام:
۴,۲۸۴
عضویت از: ۳۰ مهر ۱۳۹۲
از: بابل
طرفدار:
- مسی - رونالدینیو - پرسپولیس - آرژانتین - اسپانیا - لوچو❤ - پپ گروه:
- کاربران عضو |
نقل قول sepideh نوشته:نقل قول سجاد نوشته:نقل قول sepideh نوشته:آقا سجاد مبارکه.الان زشته بگم شیرینی؟ آره، خیلی. دیگه بهونه ی بهتری پیدا نکردم یادش به خیر مدرسه بودیم هفته ای دو بار بچه ها شیرینی میوردن دلم تنگ شده برا اون روزا یه جوری میگی دلم تنگ شده انگار الان 30 سالته و 10 10 ساله مدرسه نرفتی |
||
خوبی که از حد بگذرد نادان خیال بد کند .. |
|||
۶ مرداد ۱۳۹۳
|
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!
|
شما میتوانید مطالب را بخوانید. |
شما نمیتوانید عنوان جدید باز کنید. |
شما نمیتوانید به عنوانها پاسخ دهید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را ویرایش کنید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را حذف کنید. |
شما نمیتوانید نظرسنجی اضافه کنید. |
شما نمیتوانید در نظرسنجیها شرکت کنید. |
شما نمیتوانید فایلها را به پیام خود پیوست کنید. |
شما نمیتوانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید. |