در حال دیدن این عنوان: |
۴ کاربر مهمان
|
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!
|
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو ... | ||
|
نقل قول کیمیا نوشته:نقل قول (شاید گناه ما بی گناهی ما باشه )من اینجا بس دلم تنگ است و هر سازی که میبینم بد آهنگ است بیا ره توشه بر داریم قدم در راه بی برگشت بگذاریم ببینیم آسمان هر کجا آیا همین رنگ است چه قدر این شعر قشنگه(قشنگ یعنی تعبیر عاشقانه ی اشکال) مال کیه؟؟؟ مهدی اخوان ثالث |
||
حسرت نبرم به خواب آن مرداب که آرام میان دشت شب خفته است دریایم و نیست باکم از طوفان دریا همه عمر خوابش آشفته است |
|||
۱۵ شهریور ۱۳۸۸
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو ... | ||
نام کاربری: lovebarcelona
پیام:
۱,۱۴۴
عضویت از: ۱۶ مرداد ۱۳۸۶
از: پيش شيطان تو سياره ي سرخ
گروه:
- كاربران بلاک شده |
Life is a journey through many terrains From gardens of pleasure to deserts of pain From an ocean of love to a jungle of hate From Mountains of glory to canyons of fate. There's a highway for joy and a highway for sorrow A Road for today and a road for tomorrow. So choose your path wisely and walk with care If you follow your heart, you'll find your way there. I've been to the garden and planted seeds there. I've been to the desert and felt the despair. I've swam in the ocean and drank of it's wine I climbed up the mountain to touch the sky. I went to the canyon and started to cry I've traveled both highways, both today And tomorrow. I've basked in the joy And wallowed in sorrow. My Path has been chosen and I've walked it with care. I followed My heart and I'm on my way there So I'll just keep walking till I find what I'm after. To Mountains and oceans and Gardens of laughter. Life is a journey it has many twists and turns. You can't expect what will happen around the next corner. Keep following the path and just go along soon you might hear a song and the journey is over. يك ساعت بعد فرانسويشو مينويسم. |
||
۱۵ شهریور ۱۳۸۸
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو ... | ||
|
یاد دارم یک غروب سرد سرد می گذشت از توی کوچه دوره گرد : دوره گردم کهنه قالی میخرم گر نداری کوزه خالی میخرم اشک در چشمان بابا حلقه زد ناگهان آهی زد و بغضش شکست سفره بی نان است ولی فقر هست اتفاقا" مادرم هم روزه بود سوختم دیدم که بابا پیر بود باز آواز درشت دوره گرد : ..... گر نداری کوزه خالی میخرم ..... خواهرم بی روسری بیرون پرید آی آقا سفره خالی میخرید ؟ |
||
حسرت نبرم به خواب آن مرداب که آرام میان دشت شب خفته است دریایم و نیست باکم از طوفان دریا همه عمر خوابش آشفته است |
|||
۱۵ شهریور ۱۳۸۸
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو ... | ||
نام کاربری: lovebarcelona
پیام:
۱,۱۴۴
عضویت از: ۱۶ مرداد ۱۳۸۶
از: پيش شيطان تو سياره ي سرخ
گروه:
- كاربران بلاک شده |
La vie est un voyage à travers beaucoup de terrains De jardins de plaisir à déserts de douleur D'un océan d'amour à une jungle de haine De Montagnes de gloire à canyons de destin. Il y a une autoroute pour joie et une autoroute pour peine Une Route pour aujourd'hui et une route pour demain. Ainsi choisissez votre chemin sagement et marchez avec soin Si vous suivez votre coeur, vous trouverez votre chemin là. J'ai été au jardin et planté des graines là. J'ai été au désert et senti le désespoir. J'ai a nagé dans l'océan et en a bu d'est du vin J'ai grimpé à la montagne pour toucher le ciel. Je suis allé au canyon et ai commencé à pleurer J'ai voyagé les deux autoroutes, aujourd'hui Et demain. Je me suis chauffé dans la joie Et me vautré dans la peine. Mon Chemin a été choisi et je l'ai accompagné avec soin. J'ai suivi Mon coeur et je suis là sur mon chemin Donc je continuerai à marcher juste jusqu'à ce que je trouve cela après lequel je suis. A Montagnes et océans et Jardins de rire. La vie est un voyage il a beaucoup de torsions et tours. Vous ne pouvez pas attendre ce qui se passera autour du prochain coin. Continuez à suivre le chemin et juste allez bientôt vous pouvez entendre une chanson et le voyage est sur. Mais la vie est un voyage, qui sait ce qui se passera....... Ma vie.......Mon voyage.........Mon ami بر لبانم سايه اي از پرسشي مرموز در دلم درديست بي آرام و هستي سوز راز سرگرداني اين روح عاصي را با تو خواهم در ميان بگذاردن امروز سرگذشت تيره من سرگذشتي نيست كز سرآغاز و سرانجامش جدا باشي نيمه شب گهواره ها آرام مي جنبند بي خبر از كوچ دردآلود انسانها دست مرموزي مرا چون زورقي لرزان مي كشد پاروزنان در كام طوفانها خانه هايي بر فرازش اشك اختر ها وحشت زندان و برق حلقه زنجير داستانهايي ز لطف ايزد يكتا سينه سرد زمين و لكه هاي گور هر سلامي سايه تاريك بدرودي دستهايي خالي و در آسماني دور زردي خورشيد بيمار تب آلودي جستجويي بي سرانجام و تلاشي گنگ جاده يي ظلماني و پايي به ره خسته نه نشان آتشي بر قله هاي طور نه جوابي از وراي اين در بسته آه ... آيا ناله ام ره مي برد در تو ؟ تا زني بر سنگ جام خود پرستي را يك زمان با من نشيني ‚ با من خاكي |
||
۱۵ شهریور ۱۳۸۸
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو ... | ||
نام کاربری: lovebarcelona
پیام:
۱,۱۴۴
عضویت از: ۱۶ مرداد ۱۳۸۶
از: پيش شيطان تو سياره ي سرخ
گروه:
- كاربران بلاک شده |
بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم، همه تن چشم شدم خيره به دنبال تو گشتم، شوق ديدار تو لبريز شد از جام وجودم، شدم آن عاشق ديوانه که بودم، در نهان خانه ی جانم گل ياد تو درخشيد. باغ صد خاطره خنديد، عطر صد خاطره پيچيد: يادم آمد که شبی با هم از آن کوچه گذشتيم. پرگوشوديم و در آن خلوت دلخواسته گشتيم. |
||
۱۵ شهریور ۱۳۸۸
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو ... | ||
نام کاربری: DAIMON
پیام:
۲,۲۹۳
عضویت از: ۱۹ مرداد ۱۳۸۷
از: بوشهر
طرفدار:
- ژاوی هرناندز - یوهان کرایف - شاهین بوشهر - اسپانیا - پپ گواردیولا گروه:
- کاربران عضو |
نقل قول عادل نوشته:بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم، همه تن چشم شدم خيره به دنبال تو گشتم، شوق ديدار تو لبريز شد از جام وجودم، شدم آن عاشق ديوانه که بودم، در نهان خانه ی جانم گل ياد تو درخشيد. باغ صد خاطره خنديد، عطر صد خاطره پيچيد: يادم آمد که شبی با هم از آن کوچه گذشتيم. پرگوشوديم و در آن خلوت دلخواسته گشتيم. باز منو یاد داش فریدون خودم انداختین! بدجور عاشق شعرای فریدون مشیریم! این شعرش که دیگه محشره... |
||
با وجودی که نگاهت، با دلم یاری نمی کرد دلم از ایثار احساس، به تو خود داری نمی کرد |
|||
۱۵ شهریور ۱۳۸۸
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو ... | ||
نام کاربری: lovebarcelona
پیام:
۱,۱۴۴
عضویت از: ۱۶ مرداد ۱۳۸۶
از: پيش شيطان تو سياره ي سرخ
گروه:
- كاربران بلاک شده |
با فروغ فرخ زاد چي ، شعراشو دوست داري؟
|
||
۱۵ شهریور ۱۳۸۸
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو ... | ||
نام کاربری: DAIMON
پیام:
۲,۲۹۳
عضویت از: ۱۹ مرداد ۱۳۸۷
از: بوشهر
طرفدار:
- ژاوی هرناندز - یوهان کرایف - شاهین بوشهر - اسپانیا - پپ گواردیولا گروه:
- کاربران عضو |
نقل قول عادل نوشته:با فروغ فرخ زاد چي ، شعراشو دوست داري؟ خیلی ازش شعر نخوندم! چند تا از شعراشو خوندم ولی من خیلی با شعراش حال نمیکنم! من خیلی اهل شعر نیستم! ولی خیلی از فریدون مشیری و حمید مصدق خوشم میاد! بیشترم شعرای فریدون مشیریو میخونم... |
||
با وجودی که نگاهت، با دلم یاری نمی کرد دلم از ایثار احساس، به تو خود داری نمی کرد |
|||
۱۵ شهریور ۱۳۸۸
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو ... | ||
نام کاربری: Lucho.The.Great
نام تیم: بارسلونا
پیام:
۶۱,۶۱۹
عضویت از: ۱۴ مرداد ۱۳۸۴
از: تهران
طرفدار:
- بویان کرکیچ - یوهان کرویف - پرسپولیس - اسپانیا، آرژانتین - احمد عابدزاده، کریم باقری - فرانک ریکارد - افشین امپراطور گروه:
- لیگ فانتزی - کاربران عضو - مدیران کل |
عزیزان، تاپیک برای شعر و شاعری داریما! در ضمن لطفا به زبان فارسی صحبت کنید! مگه اینکه شعری رو به زبان دیگه نقل کنید! |
||
عمری است دخیلم به ضریحی که نداری... |
|||
۱۵ شهریور ۱۳۸۸
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو ... | ||
نام کاربری: lovebarcelona
پیام:
۱,۱۴۴
عضویت از: ۱۶ مرداد ۱۳۸۶
از: پيش شيطان تو سياره ي سرخ
گروه:
- كاربران بلاک شده |
اين يعني چي.: هرچه می خواهد دل تنگت بگو ... يعني هر چي از ته دل در اومد بايد گفت در ضمن به نظر من (البته به نظر من) تاپيك شعر با موسيقي بايد جدا بشه. |
||
۱۵ شهریور ۱۳۸۸
|
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!
|
شما میتوانید مطالب را بخوانید. |
شما نمیتوانید عنوان جدید باز کنید. |
شما نمیتوانید به عنوانها پاسخ دهید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را ویرایش کنید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را حذف کنید. |
شما نمیتوانید نظرسنجی اضافه کنید. |
شما نمیتوانید در نظرسنجیها شرکت کنید. |
شما نمیتوانید فایلها را به پیام خود پیوست کنید. |
شما نمیتوانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید. |