در حال دیدن این عنوان: |
۱ کاربر مهمان
|
این عنوان قفل شده است!
|
|
|
پاسخ به: من و بارسا | ||
|
باورتون نمیشه من خیلی سریع طرفدار بارسا شدم. 13سال پیش بود تو یه برنامه ورزشی داشت گوشه هایی از بازی بارسا رو نشون میداد( اون بازی که با شوت سرکش کومان قهرمان شدن) . اون موقع به خودم گفتم مگه میشه یه تیم اینقدر روان بازی کنه و از اون موقع تا الان همواره عاشق این تیم بودم چه اون فصلهایی که در رده های پایینتر جدول بود و چه حالا که آقایی میکنه
|
||
مضحک ترین توپ طلای تاریخ را که به یاد دارید؟ بله همان توپ طلایی که با کمپین رسانه ای به بازیکنی که هیچ چیز نبرد و هیچ نقشی در هیچ چیز نداشت، صرفا به بهانه درخشش در تک بازی پلی آف جام جهانی و آن هم با نمایش مضحک فیفا در تمدید زمان رای گیری - برای اولین و آخرین بار در تاریخ - و با عجز و لابه های رسانه ای به ستاره پوشالی مادریدی کادو داده شد تا سهمی هم از میلیون ها دلار تبلیغات او برای شرکتهای لوازم آرایشی و بهداشتی، نصیب فیفا شود. | |||
۱۲ شهریور ۱۳۸۸
|
|
پاسخ به: من و بارسا | ||
نام کاربری: Mahmood_Barca10
پیام:
۹۹
عضویت از: ۱۲ شهریور ۱۳۸۸
از: روساریو آرژانتین (زادگاه مسی)
گروه:
- کاربران عضو |
من از بچگیم اون موقه که 8-9 سالم بود عاشق تیم ملی ارژآنتین شدم-و هنوزم هستم-و این تیمو خیلی دوسش دارم-تو بازی ارژآنتین اروگوئه من دیدم بیشتر طرفدارای ارژانتین دستشون پرچم بارسلوناست-(اینم بگم اونایی که ارژآنتینو دوست دارن بیشترشون عاشق بارسا هستن)مثل من-خلاصه داستان ما هم اینطوری بود دیگه
|
||
>>((A Fear Barca))<< | |||
۱۳ شهریور ۱۳۸۸
|
|
پاسخ به: من و بارسا | ||
نام کاربری: hamid_maxpayne
پیام:
۱,۱۴۹
عضویت از: ۲۴ اردیبهشت ۱۳۸۸
از: مادستان
طرفدار:
- پویول - یوهان کرایف - پرسپولیس - آرژانتین-هلند - عابدزاده-باقری-دایی-کریمی - کرایف-گواردیولا-رایکارد - علی دایی گروه:
- کاربران عضو |
سلام.ممنون از این سوال جالبتون ما تو خونوادمون همه بارسلونایی هستیم.من یادم نمیاد به جز بارسلونا تیم دیگه ای رو هم دوست داشتم.از همون بچگی که با عموی خودم جلوی تلویزیون مینشستیم بازیهای خوشگل بارسلونا رو همیشه دوست داشتم :گواردیولا،انریکه،کلایورت و... |
||
الَلّهُمَّ اکْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هِذهِ الْاُمَّةِ بِحُضُورِهِ وَعجِّلْ لَنا ظُهُورَه | |||
۱۶ شهریور ۱۳۸۸
|
|
پاسخ به: من و بارسا | ||
نام کاربری: H7091M
پیام:
۸,۹۹۴
عضویت از: ۱۴ شهریور ۱۳۸۸
از: تهران
طرفدار:
- پدری گاوی یامال - مسی ریوالدو ، رونالدینهو، پویول ، ژاوی، اینیستا، آلوز - استقلال - اسپانیا و فرانسه - سامان قدوس - گواردیولا ، فرگوسن ، کلوپ - فرهاد مجیدی گروه:
- کاربران عضو |
من از بچگی یادمه که هیچ تیمی مثل بارسا روان بازی نمی کنه واسه همین من عاشق بارسا شدم
|
||
... | |||
۱۶ شهریور ۱۳۸۸
|
|
پاسخ به: من و بارسا | ||
نام کاربری: barcagirl70
پیام:
۳۴۱
عضویت از: ۲۲ آذر ۱۳۸۷
از: تهران
طرفدار:
- xavi - کرایوف - پرسپولیس - اسپانیا - گواردیولا گروه:
- کاربران عضو |
موضوع جالبیه من خودم همیشه دوست داشتم بدرونم بچه های سایت چه جوری بارسایی شدن. من تقریبا سه ساله که بازیهای فوتبال رو جدی دنبال میکنم .یک سال و سه ماه که طرفدار بارسا هستم.قبلا طرفدار تیم خاصی نبودم ولی از پارسال بازی نیمه نهایی لیگ قهرمانان بارسا و منچستر حس طرفداری پیدا کردم.اون موقع برادرم و یه سری از دوستام هی منچستر منچستر میگفتن خوب منم به خاطر اونا قبل از بازی شدم منچستری ولی وقتی بازی شروع شد ژاوی کاپیتان بود اول از همه ایستاده بود که بیان تو زمین خیلی ازش خوشم اومد بعدش وقتی بازی شروع شد در طول بازی دوست داشتم بارسا ببره و می دیدم ژاوی چه جوری تلاش میکنه ولی بارسا برنده نشد .اما بعدش این حس دوست داشتن بیشتر شد وحس تنفر از مادرید بیشتر.هر چی بارسا رو بیشتر شناختم و دیدم چقدر با باشگاه های دیگه فرق داره هم خودش هم بازیکناش بیشتر عاشقش شدم .به خودم قول دادم مثل ژاوی تا آخر بارسایی باشم.به امید خدا.......................... |
||
we can not direct the winds but we can adjust the sails |
|||
۱۶ شهریور ۱۳۸۸
|
|
پاسخ به: من و بارسا | ||
|
من از وقتي يادم مياد...از وقتي فهميدم فوتبال چيه و شروع به تماشا كردنش كردم... عاشق بارسا بودم.اين قدر اين علاقه مندي قديميه كه اصلا يادم نمياد چرا و چطور از بارسا خوشم اومد! انگار عشق بارسا يه جورايي تو خونمه!!
|
||
ياد آنروز كه در صفحه ي شطرنج دلت . . . . . شاه عشق بودم و با كيش رخت مات شدم | |||
۱۷ شهریور ۱۳۸۸
|
|
پاسخ به: من و بارسا | ||
|
قصه از كجا شروع شد ........ از جام جهاني 98 جاييكه يك دل نه صد دل عاشق بازي ريوالدو شدم.و به خاطر اين ابر ستاره عاشق بارسلونا.يواش يواش مهر ساير بازيكناش به دلم نشست!!! لوييز انريكه-فرانك دي بوئر-فيگوي خائن-گوارديولا و ... سالهاي سختي بود .بارسا در 6 سال بشت سر هم بي جام موند و بد تر از اون اينكه حتي بازيهاي اين تيم بخش هم نميشد.حتي ال كلاسيكو!!!بايد منتظر برخورد با يك تيم قدر در جام باشگاههاي اروبا ميشديم تا شايد بازي رو نشون بدن.با منچستر 99 -بايرن 99-چلسي 2000-والنسيا 2000 و ...يادمه براي يك بار تو زندگيم در 4/1 جام باشگاههاي 2002 خواهان برد رئال شدم.چون ميدونستم نيمه نهايي با بارسا ميفتن و لا اقل از اين طريق ميشه ال كلاسيكو رو ديد.هفته تلخي بود!ريوالدو تك ستاره اون سالهاي بارسا 3 روز مونده به بازي مصدوم شد و در شب تلخ 3 شنبه 3/2/1381 تلخ ترين شب زندگي بارسايي من رقم خورد!درسته بارسال 6 تا تو سانتياگو زديم و 3 جام گرفتيم اما تا وقتي رئال رو تو اروبا حذف نكنيم آروم نميگيرم |
||
۱۹ شهریور ۱۳۸۸
|
|
پاسخ به: من و بارسا | ||
نام کاربری: Agent.47
پیام:
۲,۲۷۲
عضویت از: ۲۴ شهریور ۱۳۸۷
از: Behind You
طرفدار:
- اسپانیا - پپ گروه:
- کاربران عضو |
به نام خداوندی که آبی اناری رو آفرید تا یه عالمه دل رو عاشق خودش کنه! از همه ی دوستان بارسایی ممنون که خاطره هاشونو با ما شریک شدن! بارسا تو فصل 9_2008 خاطره های قشنگی برامون آفرید با یه عالمه اشک شوق!شادی و..... موضوع:تو کدوم بازی این فصل خیلی خیلی خوشحال شدید؟ چه طوری احساساتتون رو تخلیه کردید؟ داد زدید ؟ گریه کردید؟ لحظه لحظشو تو 5 سطر بهمون بگید!!! مهلت نوشتن خاطره ها: یک هفته! |
||
اگه میتونی بگیر! Never Give Up |
|||
۲۰ شهریور ۱۳۸۸
|
|
پاسخ به: من و بارسا | ||
نام کاربری: Agent.47
پیام:
۲,۲۷۲
عضویت از: ۲۴ شهریور ۱۳۸۷
از: Behind You
طرفدار:
- اسپانیا - پپ گروه:
- کاربران عضو |
دیگه بازی داشت تموم میشد اصلا باورم نمیشد چطور میشد بارسای من که اینقدر رویایی بازی میکنه به فینال رویایی نرسه؟قلبم به شدت میزد.چشمام پر اشک بود!تو اون ثانیه های تلخ دیگه هیچی نمیشنیدم هر لحظه اشک بیشتر جلوی دیدم رو میگرفت و فقط با خودم میگفتم: ما میریم رم! اینیستا یه شوت زد! نمیتونستم خوشحالی کنم نمیتونستم گریه کنم خشک شده بودم دستام میلرزید شکه شده بودم یعنی ما رفتیم رم؟؟؟؟؟ هنوزم وقتی بهش فکر میکنم مخم تعطیل میشه! این بهترین بهترین لحظه ی زندگیم بود حتی بیشتر از فینال بهم حال داد! |
||
اگه میتونی بگیر! Never Give Up |
|||
۲۰ شهریور ۱۳۸۸
|
|
پاسخ به: من و بارسا | ||
|
داشتم گریه می گردم پیراهنم از گریه خیس شده بود تو ذهنم یاد فصل قبل بودم که منچستر با 1 گل راه فینالو برای ما بست ولی هی داد می زدم ما می ریم فینال ما قهرمانیم هی می گفتم این فصل قبل نیست.با اخراج آبیدال هی خودمو می زدم داشتم دیوونه می شدم.دقیقه های اخر بود هنوز امید داشتم که یکدفعه سانتر آلوز .سر جان تری .لو دادن توپ توسط اسیین .لمس اتوو .پاس مسی و شوت آندرس اینیستا منوبرد یه دنیای دیگه نمی دوم چه توری پریدمو داد زدم و گریه کردم که همه ماتشون برده بود (توخونه). این بود بهترین بهترین بهترین... شب زندگی من که هنوزم با فکر کردن و دیدن و به یاد آوردنش اشک تو چشمهام جمع میشه |
||
۲۱ شهریور ۱۳۸۸
|
این عنوان قفل شده است!
|
شما میتوانید مطالب را بخوانید. |
شما نمیتوانید عنوان جدید باز کنید. |
شما نمیتوانید به عنوانها پاسخ دهید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را ویرایش کنید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را حذف کنید. |
شما نمیتوانید نظرسنجی اضافه کنید. |
شما نمیتوانید در نظرسنجیها شرکت کنید. |
شما نمیتوانید فایلها را به پیام خود پیوست کنید. |
شما نمیتوانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید. |